8 نتیجه برای کود شیمیایی
سیف اله فلاح، امیر قلاوند، محمدرضا خواجه پور،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
در راستای توسعه کشاورزی پایدار و کاهش مصرف کودهای شیمیایی، لازم است از کودهای آلی استفاده گردد. بدین لحاظ، به منظور بررسی تأثیر روش اختلاط کود و تلفیق کود مرغی با کود شیمیایی بر عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت دانهای (سینگل کراس 704)، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقات کشاورزی اداره هواشناسی لرستان واقع در 30 کیلومتری شمال شرقی خرمآباد، در سال 1383 به اجرا درآمد. کرتهای اصلی شامل اختلاط کود با خاک توسط فاروئر یا دیسک بود و کرتهای فرعی شامل T0: شاهد (عدم مصرف کود شیمیایی و کود مرغی)، T1: دویست، صد و صد کیلوگرم در هکتار به ترتیب نیتروژن، فسفر و پتاسیم؛ T2: هشتاد درصد T1 + 4 تن کود مرغی در هکتار؛ T3: شصت درصد T1 + 8 تن کود مرغی در هکتار؛ T4: چهل درصد T1 + 12 تن کود مرغی در هکتار؛ T5: بیست درصد T1 + 16تن کود مرغی در هکتار؛ T6: بیست تن کود مرغی در هکتار بودند. نتایج به دست آمده نشان داد که اختلاط کود با خاک توسط فاروئر در مقایسه با دیسک منجر به افزایش معنیدار ارتفاع گیاه، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک گردید، ولی تعداد دانه در بلال و شاخص برداشت در دو روش اختلاط اختلاف معنیداری نشان ندادند. تیمارهای کودی نیز باعث افزایش معنیدار ارتفاع گیاه، تعداد دانه در بلال، عملکرد بیولوژیک، وزن هزار دانه و عملکرد دانه شدند، ولی بر شاخص برداشت تأثیر معنیداری نداشتند. اثرات متقابل تیمارها برای هیچ یک از صفات معنیدار نبود. بیشترین مقدار عملکرد دانه در تیمار T5 به دست آمد که اختلاف آن با تیمارهای T0، T1، T3 و T6 معنی دار بود. همچنین اختلاف بین تیمار T1 (سیستم تغذیه شیمیایی) و T6 (سیستم تغذیه ارگانیک) از لحاظ آماری معنیدار نبود. اثربخشی تلفیق کود شیمیایی با کود مرغی بر اجزای عملکرد ذرت در مقایسه با مصرف جداگانه هر کدام از آنها بیشتر بود. بر اساس نتایج تحقیق حاضر به نظر میرسد که اختلاط 16 تن کود مرغی در هکتار + 40، 20 و 20 کیلوگرم ازت، فسفر و پتاسیم در هکتار ممکن است برای تولید ذرت در شرایطی مشابه با تحقیق حاضر مناسب باشد.
حمیدرضا محمددوست چمن آباد، علی اصغری،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
امروزه مشکلات ناشی از مصرف علف کشها باعث شده است تا محققین بهدنبال روشهایی برای کنترل علفهای هرز باشند که کمتر به کاربرد علفکشها وابسته باشد. آزمایشی بهمنظور بررسی تأثیر درازمدت تناوب زراعی، کاربرد کود شیمیایی و علفکش روی میزان آلودگی مزرعه چاودار زمستانه به علفهای هرز و عملکرد دانه چاودار در سالهای زراعی 1383-1382 و 1384-1383 در مزرعه تحقیقاتی درازمدت دانشگاه علوم کشاورزی تیمیریازوف مسکو انجام شد. در این تحقیق تیمارهای شاهد (عدم کنترل علف های هرز)، کاربرد علفکش، کاربرد ترکیب کامل کود شیمیایی (NPK) و کاربرد ترکیب کامل کود شیمیایی بهعلاوه کاربرد علفکش در کرت هایی که چاودار از سال 1912 میلادی بهطور متناوب و یا متوالی کشت می شد، انتخاب گردید. تجزیههای آماری نشان داد که تناوب زراعی تراکم و وزن خشک علفهای هرز چاودار زمستانه را بهطور معنی داری کاهش داد. کاربرد درازمدت کود شیمیایی تراکم علفهای هرز را بهطور معنی داری کاهش داد ولی بر وزن خشک آنها تأثیر معنیداری نداشت. تناوب زراعی، کاربرد کود شیمیایی و علفکش درصد پوشش سطح زمین توسط چاودار را افزایش و درصد پوشش علفهای هرز را کاهش داد، بهطوری که در کشت متوالی درصد پوشش علفهای هرز در تیمار شاهد 10 درصد و در تیمار کود شیمیایی بهعلاوه علف کش 33/3 درصد بود. نتایج آزمایش نشان داد که با اجرای تناوب زراعی و کاربرد کود کامل می توان بدون استفاده از علفکش ضمن کنترل مؤثر علفهای هرز، حداکثر عملکرد را نیز بهدست آورد.
حمید دهقان منشادی، محمدعلی بهمنیار، سروش سالک گیلانی، امیر لکزیان،
جلد 16، شماره 60 - ( 4-1391 )
چکیده
شاخصهای بیولوژیکی بهعلت وابستگی به موجودات زنده خاک از ارکان کیفیت خاک محسوب میشوند. به منظور بررسی آثار کاربرد کودهای کمپوست و ورمیکمپوست غنی شده با کود شیمیایی و کود شیمیایی بر تغییرات کربن آلی، تنفس میکروبی، بیوماس میکروبی و فعالیت آنزیم اورهآز خاک، در ریزوسفر گیاه دارویی ریحان، تحقیقی بهصورت اسپلیت پلات با بلوکهای کامل تصادفی و در 3 تکرار در سال 1385 آغاز گردید. فاکتور اصلی در شش سطح کودی، 20 و 40 تن کمپوست غنی شده ، 20 و 40 تن ورمیکمپوست غنی شده در هکتار، کود شیمیایی و تیمار شاهد (بدون مصرف کود آلی و شیمیایی) و فاکتور فرعی نیز سالهای کوددهی (دو (1385و1388)، سه (1385، 1386 و 1388) و چهار سال (1385، 1386، 1387، 1388) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کاربرد کمپوست و ورمیکمپوست در کلیه سطوح، باعث افزایش میزان کربن آلی خاک، تنفس میکروبی، بیوماس میکروبی و فعالیت آنزیم اورهآز نسبت به تیمار شاهد شد (05/0(P<، اما روند افزایش در بین تیمارها مشابه نبود. بیشترین میزان کربن آلی، تنفس میکروبی، بیوماس میکروبی و فعالیت آنزیم اورهآز در تیمار 40 تن ورمیکمپوست غنی شده با چهار سال مصرف پیاپی مشاهده شد. در سطوح بالای مصرف کمپوست، روند کاهشی در فعالیت آنزیم اوره آز دیده شد.
آرزو محمدی، محمدعلی بهمنیار،
جلد 18، شماره 68 - ( 6-1393 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تجمعی کاربرد سه ساله کمپوست زباله شهری و کمپوست همراه با کود شیمیایی بر میزان غلظت برخی عناصر سنگین در اندامهای مختلف گیاه برنج، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار بهصورت مزرعهای در سال 1388 انجام شد. تیمارهای این آزمایش شامل: شاهد (بدون مصرف کود شیمیایی و کمپوست)، کود شیمیایی (100 کیلوگرم اوره، 100 کیلوگرم سوپرفسفات تریپل و 100 کیلوگرم سولفات پتاسیم در هکتار)، 15، 30 و 45 تن کمپوست بدون کود شیمیایی، 15، 30 و 45 تن کمپوست بههمراه مقادیر 25، 50 و 75 درصد کود شیمیایی بودند. نتایج نشان داد که کاربرد سه ساله کمپوست سبب افزایش میزان عناصر نیکل، سرب، کادمیوم و کروم در اندامهای مختلف برنج گردید. همچنین کاربرد کودهای شیمیایی بههمراه کمپوست در مقایسه با تیمارهای بدون کمپوست میزان عناصر نیکل، سرب، کادمیوم و کروم در اندامهای مختلف برنج را افزایش داد. بیشترین میزان نیکل و سرب (1/9 و 8/7 میلیگرم بر کیلوگرم) در دانه در تیمار 45 تن کمپوست در هکتار همراه با 50 درصد کود شیمیایی بهدست آمده است. ضمناً بیشترین میزان کادمیوم دانه (6/1 میلیگرم برکیلوگرم) در تیمار 30 تن کمپوست در هکتار همراه با 75 درصد کود شیمیایی و بیشترین میزان کروم دانه (8/1 میلیگرم بر کیلوگرم) در تیمار کمپوست 30 تن در هکتار همراه 25 درصد کود شیمیایی حاصل شد.
احمد قاسمی، احمد قنبری، براتعلی فاخری، حمیدرضا فنایی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
در راستای توسعه کشاورزی پایدار، آزمایشی شامل خاکورزی بهعنوان عامل اصلی در دو سیستم متداول (شخم و مخلوط کردن کود با خاک) و بیخاکورزی (باقی گذاشتن بقایای کود سبز و کشت مستقیم ذرت) و منابع کود: T0: شاهد، T1: کود سبز جو بدون مصرف کود دامی و شیمیایی، T2: کود سبز جو همراه با مصرف کامل کود شیمیایی توصیه شده (NPK) به جو شامل اوره، سوپر فسفات تریپل و سولفات پتاسیم بهترتیب به میزان 165، 90، 75 کیلوگرم در هکتار، T3: کود سبز همراه دو سوم کود شیمیایی به جو و یک سوم باقیمانده به ذرت، T4: کود سبز همراه یک سوم کود شیمیایی به جو و دو سوم باقیمانده به ذرت، T5: کود سبز جو همراه مخلوط نصف کود دامی و شیمیایی و T6: کود سبز همراه 40 تن کود دامی بهعنوان عامل فرعی بهصورت کرتهای یک بار خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 92 و 93 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی سیستان اجرا گردید. نتایج نشان داد که خاکورزی متداول در مقایسه با بیخاکورزی منجر به افزایش معنیدار عملکرد دانه، درصد نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کربن آلی خاک شد. جرم مخصوص ظاهری و درصد رطوبت خاک در خاکورزی متداول کاهش نشان داد. منابع کود (کودهای آلی و شیمیایی) باعث افزایش معنیدار کربن آلی، نیتروژن، فسفر، پتاسیم و درصد رطوبت خاک شدند. فاکتورهای pH و جرم مخصوص ظاهری خاک تحت تأثیر منابع کود کاهش نشان دادند. برهمکنش خاکورزی در منابع کود نشان داد که در خاکورزی متداول و تیمار T5 بالاترین عملکرد دانه ذرت با میانگین 8471 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد. براساس نتایج این آزمایش میتوان گزارش کرد سیستم خاکورزی متداول بههمراه مخلوط نصف کود دامی، سبز و شیمیایی علاوه بر افزایش عملکرد دانه ذرت باعث افزایش نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کربن آلی و بهبود جرم مخصوص ظاهری وpH خاک گردید.
احمد کوچک زاده، حمید هویزه، عبدالرحمن یزدی پور،
جلد 22، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
از سال 1380 آب زهکش اصلی واحدهای کشت و صنعت نیشکر و صنایع جانبی که در شرق رودخانه کارون قرار دارند، به طرف تالاب شادگان منحرف شد. با توجه به متوسط دبی و شوری زهاب این شرکتها در بهار و تابستان که بهترتیب برابر 20 و 5/20 متر مکعب در ثانیه و 1/17 و 3/13 دسیزیمنس بر متر برآورد شد، تغییرات قابل ملاحظهای در کیفیت آب تالاب نسبت به زمان قبل از ورود زهاب رخ داد. بر همین اساس طی آزمایشی اقدام به بررسی اثر زهاب تولیدی نیشکر بر کیفیت آب تالاب شد. نتایج نشان داد که میانگین شوری در طی زمانهای قبل و بعد از ورود زهاب در نقاط مختلف تفاوت معنیداری داشت. میانگین شوری نقطه دو (در امتداد محل ورود زهاب) در تابستان از 7/17 به 5/51 دسیزیمنس بر متر رسید. مشخص شد که پس از ورود زهاب به تالاب، میزان شوری آب و املاح آن در تابستان، در تمامی نقاط بهجز نقاط یک (در حاشیه شمالی تالاب) و سه (تحت تأثیر رودخانه جراحی) افزایش یافت. میزان یون فسفات نیز در تمامی نقاط روند صعودی را نشان داد اما بیشترین افزایش میزان فسفات آب در فصل تابستان در نقاط یک و دو مشاهده شد. با توجه به اهمیت این تالاب در حفظ گونههای متعدد گیاهی و جانوری، ضروری است تا شرکتهای کشت و صنعت نیشکر و صنایع جانبی نسبت به این امر حساسیت ویژهای را نشان دهند.
مریم رضایی پاشا، کاکا شاهدی، قربان وهاب زاده، عطااله کاویان، مهدی قاجار سپانلو، پاسکال جوکئیت،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
یکی از شیوههای مدیریتی بهمنظور کاهش اثرات مضر کودهای شیمیایی و حفاظت از آب و خاک، استفاده تلفیقی از کودهای آلی و شیمیایی است که میتواند به مراتب بهتر از کاربرد هر یک از آنها به تنهایی عمل کند. لذا ضروری است تا بهمنظور درک و شناسایی نحوه اثرگذاری این شیوه مدیریتی، وضعیت رواناب و خاک بررسی شود. مطالعه حاضر در اراضی کشاورزی با شیب 14 درصد تحت شرایط افزودن مقادیر مختلف کمپوست زباله شهری در تلفیق با کود اوره در شمال ایران انجام شد. به این منظور پلاتهای اندازهگیری رواناب در اندازه 5×1 متر در قالب طرح بلوک تصادفی تحت شرایط بارش طبیعی روی اراضی کشاوری نصب شدند و نمونههای خاک از دو عمق 10-0 و 20-10 سانتیمتر از داخل پلات برداشت شدند. در این مطالعه پارامترهای رواناب شامل حجم رواناب، غلظت نیترات و تولید رسوب و پارامترهای خاک شامل خصوصیات فیزیکی (تخلخل و ضریب نفوذپذیری) و خصوصیات شیمیایی (هدایت الکتریکی، کربن آلی، ازت کل و ظرفیت کاتیون تبادلی و pH) بررسی شود. نتایج نشان داد که در میان خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تنها خصوصیات درصد ازت کل، هدایت الکتریکی و pH خاک تحت تأثیر کمپوست زباله شهری قرار گرفتهاند. تجزیه مؤلفههای اصلی نشان داد که این تیمارها در مجموع توانستند 74/35 درصد از واریانس کل تغییرات را توجیه کنند. بر این اساس میتوان بیان کرد که استفاده از عملیات مدیریتی حفاظت آب و خاک میتواند بهسرعت بهبود معنیداری روی خصوصیات خاک در اراضی شیبدار ایجاد کند.
علی عبدالهی، مجتبی نوروزی مصیر، مهدی تقوی، عبدالامیر معزی،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
امروزه یکی از راههای مقابله با کمبود عناصر غذایی کممصرف کاربرد مواد نانو بهمنظور افزایش قابلیت دسترسی عناصری مانند روی برای گیاهان است. بنابراین، این مطالعه برای بررسی تأثیر نانوذرات اکسید آهن عاملدار و کود شیمیایی سولفات روی بر شکلهای شیمیایی روی در فاز محلول خاک و همبستگی آن با غلظت و جذب روی در گندم صورت گرفت. این مطالعه در قالب طرح کامل تصادفی و با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل نانوذرات اکسید آهن عاملدارِ هیدروکسیل (OH)، کربوکسیل (COOH) و آمین (NH2) هر کدام در سه مقدار (100، 200 و 300 میلیگرم بر کیلوگرم)، سولفات روی (ZnSO4) (به مقدار 40 کیلوگرم در هکتار) و تیمار شاهد (بدون استفاده از نانوذرات اکسید آهن) بود. پس از اتمام دوره کشت ویژگیهای شیمیایی خاک از جمله پ.هاش، روی قابل دسترس و کربن آلی محلول و مقدار غلظت و جذب روی در گیاه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که پ.هاش، روی قابل دسترس و مقدار کربن آلی محلول خاک بهشکل معنیداری تحت تأثیر تیمارهای آزمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از مدل ژئوشیمیایی Visual MINTEQ نشان داد که بیشترین مقدار گونه آزاد روی در تیمار نانوذرات اکسید آهن کربوکسیلدار به مقدار 300 میلیگرم در کیلوگرم خاک بهدست آمد. همچنین تیمارهای آزمایش بهشکل معنیداری غلظت گونه روی ترکیب شده با ترکیبات آلی (Zn-DOM) را تحت تأثیر قرار داد. وجود ضرایب همبستگی بهنسبت بالا و مثبت و معنیدار بین غلظت و جذب روی در گندم با گونههای روی آزاد و کمپلکس شده با ترکیبات آلی در محلول بیانگر این است که میتوان این گونهها را بهعنوان گونههای قابل دسترس روی در محلول خاک درنظر گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد نانوذرات اکسید آهن عاملدار به بهبود شرایط خاک به افزایش قابلیت دسترسی روی کمک میکند.