4 نتیجه برای کیفیت دانه
مریم گل آبادی، احمد ارزانی،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
به منظور بررسی صفات مرتبط با کیفیت دانه و زیرواحدهای گلوتنین با وزن مولکولی زیاد (HMW) و کم (LMW)، 104 ژنوتیپ گندم دوروم آزمایش شد. شش صفت کیفیت دانه شامل وزن حجمی، سختی دانه، گلوتن تر، گلوتن خشک، پروتئین و حجم رسوب SDS در این ژنوتیپها اندازهگیری گردید. تفکیک زیرواحدهای گلوتنین HMW و LMW طبق روش ژل پلیاکریلامید سدیم دودسیل سولفات (SDS- PAGE) و روی 33 ژنوتیپ انجام شد. محاسبات آماری شامل ضرایب همبستگی ساده میان صفات کیفیت دانه، تجزیه خوشهای ژنوتیپها بر اساس صفات کیفیت دانه، تجزیه واریانس صفات کیفیت دانه بر مبنای زیرواحدهای HMW، LMW، ترکیبات زیرواحدها و کلیه زیرواحدها، و نهایتاً تجزیه همبستگی متعارف بین زیرواحدها و صفات کیفیت دانه بود.
نتایج تجزیه عاملها، دو عامل پنهانی را شناسایی نمود که جمعاً 65 درصد از کل تنوع دادهها را توجیه میکردند. عامل اول به نام کمیت پروتئین و عامل دوم به نام عامل کیفیت پروتئین نامگذاری شد. در تجزیه خوشهای ژنوتیپها به چهار گروه تقسیم شدند. مقایسه میانگین صفات در گروههای به دست آمده نشان داد که ژنوتیپهای گروههای دوم و چهارم از حیث صفات مرتبط با کمیت و کیفیت پروتئین مطلوب هستند. در بررسی زیرواحدهای گلوتنین، هفت زیرواحد HMW و دو زیرواحد LMW شناسایی گردید. در مکان ژنی Glu- Al تنها آلل نول مشاهده شد. در مکان ژنی Glu- Bl زیرواحدهای 8+7، 8+6، 16+13 و 20 دیده شدند، که هیچ کدام از نظر صفات کیفیت دانه اختلاف معنیداری با یکدیگر نشان ندادند؛ ولی زیرواحدهای 8+6 و 8+7، نسبت به زیرواحد 20، حجم رسوب SDS بیشتری نشان دادند. زیرواحدهای LMW-1 و LMW-2 از نظر پروتئین و حجم رسوب SDS اختلاف معنیداری داشته و LMW-1 به مقدار پروتئین زیادتر و LMW-2 به حجم رسوب SDS بیشتر مربوط میشدند. ترکیب زیر واحدهای 8+7 /HMW LMW-1 بیشترین محتوای پروتئین، و ترکیب زیرواحدهای 8+6 LMW-2/ و 8+7 LMW-2/ بیشترین حجم رسوب SDS را داشتند. نتایج بررسی همبستگیهای متعارف نشان داد که وجود زیرواحدهای LMW-2 و 8+7 HMW و نبود LMW-1 و 20 HMW در گندمهای دوروم موجب افزایش حجم رسوب SDS و کاهش پروتئین و گلوتن میشود.
احمد قنبری، جهانگیر عابدی کوپایی، جواد طایی سمیرمی،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر آبیاری با فاضلاب روی عملکرد، کیفیت گندم و برخی ویژگیهای خاک انجام گرفته است، همچنین با توجه به SAR و شوری فاضلاب(3
مجید مدارای مشهود، مسعود اصفهانی، مجید نحوی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
به منظور کاهش خسارت ناشی از بارندگی در زمان برداشت محصول برنج از طریق کاهش سریع رطوبت گیاه با استفاده از محلول پاشی خشکاننده شیمیایی کلرات سدیم و بررسی تأثیر آن بر عملکرد دانه و صفات کیفی آن شامل، کارایی تبدیل برنج سفید، درصد و سرعت جوانهزنی بذر، میزان شکستگی بذر، میزان ترک بذر، مقدار آمیلوز، دمای ژلاتینی شدن و میزان قوام ژل، آزمایشی در سال 1383 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار روی برنج رقم درفک در مؤسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) به اجرا گذاشته شد. تیمارها شامل درصدهای مختلف رطوبت دانه جهت تعیین زمان مناسب محلول پاشی بود. درصد رطوبت برای تیمارهای آزمایشی به ترتیب24 تا 28 درصد (M1)، بیست و دو تا 24 درصد (m2) ، بیست تا 22 درصد(M3) ، هجده تا 20 درصد (M4) و تیمار شاهد( M5 که در آن هیچ گونه محلول پاشی صورت نگرفته و زمان برداشت به صورت متداول انجام شد) بود. نتایج نشان داد که اکثر تیمارها، رطوبت دانه و رطوبت اندامهای هوایی گیاه را نسبت به شاهد به طور معنیداری کاهش دادند اما تیمارهای M2 و M3 بهترین تأثیر را در کاهش رطوبت گیاه داشتند، به طوری که در تیمار M2 و تیمار M3 برداشت محصول به ترتیب 12 و 8 روز زودتر از شاهد انجام شد. در تیمار M1 به دلیل رطوبت بالاتر دانهها و عدم همزمانی در رسیدگی محصول پنجههای مختلف یک بوته، تعداد زیادی از خوشهها به حالت نارس خشک شده و برخی از صفات مطلوب خود را از دست دادند و در تیمار M4 برداشت محصول فقط 2 روز زودتر از شاهد انجام گرفت. تجزیه واریانس دادهها نشان دادکه هیچ یک از صفات مورد آزمون تفاوت معنیداری با شاهد نداشتند، بنابراین به نظر میرسد که با مصرف ماده خشکاننده کلرات سدیم میتوان محصول برنج را با اطمینان از عدم افت کمـّیت و کیفیت آن زودتر برداشت نمود و از خسارتهای ناشی از بارندگیهای آخر فصل اجتناب نمود.
شعله کیانی، نادعلی باباییان جلودار، غلامعلی رنجبر، سید کمال کاظمی تبار، محمد نوروزی،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
به منظور مطالعه نحوه عمل ژن در ارقام برنج از لحاظ کیفیت پخت برای صفاتی نظیر درجه حرارت ژلاتینه شدن، غلظت ژل و میزان آمیلوز، چهار رقم برنج با سطوح متفاوتی از صفات، مورد مطالعه قرار گرفتند. ده جمعیت والدین، F1، RF1، BC1، RBC1، BC2، RBC2، F2 و RF2 با استفاده از روش تجزیه میانگین نسلها و در شرایط آزمایشگاه برای دو تلاقی سنگ طارم×گرده و IRRI2×IR229 مورد ارزیابی قرار گرفتند. معنیدار شدن یکی از آثار متقابل یعنی [i]، [j]1، [j]2، [l]1، [l]2، [l] در برای صفات مورد بررسی نشان داد که علاوه بر عمل ژن افزایشی- غالبیت، اثر متقابل غیر آللی دو ژنی نیز وجود دارد به جز برای صفت درجه حرارت ژلاتینه شدن در تلاقی سنگ طارم×گرده. در حالت دو ژنی، اپیستازی از نوع مضاعف برای صفت غلظت ژل در تلاقی IRRI2×IR229 مشاهده گردید. آثار سیتوپلاسمی و اثر متقابل سیتوپلاسی/ هستهای برای صفات غلظت ژل و میزان آمیلوز، در هر دو تلاقی معنیدار بودند. توارثپذیری عمومی و خصوصی به ترتیب در دامنه 77/0 تا 99/0و 05/0 تا 93/0 برای کلیه صفات برآورد گردیدند. در تجزیه آماری اجزای واریانس، برای تمام صفات و تلاقیها واریانس افزایشی معنیدار بود. معنیدار شدن اجزای و (کوواریانس افزایشی× غالبیت) به طور غیر مستقیم نشاندهنده وجود اثر غالبیت ژنهاست. انجام دورگگیری و گزینش در نسلهای تفکیک بالاتر برای صفات غلظت ژل و میزان آمیلوز و اعمال گزینش در نسلهای اولیه برای صفت درجه حرارت ژلاتینه شدن در برنامه اصلاحی این صفات موثر است.