جستجو در مقالات منتشر شده


18 نتیجه برای گون

بیژن حاتمی، کریم زیبایی،
جلد 4، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

مداخله دشمنان طبیعی در فعالیت یکدیگر، به بروز رفتارهایی نظیر شکارگری بین گونه‌ای منجر شده و کارایی آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. شکارگری بین گونه‌ای بال‌توری Chrysoperla carnea وکفش‌دوزک (Hippodamia variegata (Goeze در غیاب و حضور طمعه (شته جالیز Aphis gossypii Glover) مورد مطالعه قرار گرفت.

لاروهای بال‌توری از تخم، لارو، شفیره و حشره کامل کفش‌دوزک، و لاروها و حشرات کامل کفش‌دوزک از تخم و لارو بال‌توری، در غیاب و حضور طعمه تغذیه نمودند. حضور طعمه به طور معنی‌داری شدت تغذیه را کاهش داد. تغذیه لاروهای بال‌توری از تخم کفش‌دوزک بیشتر از تغذیه لاروها و حشرات کامل کفش‌دوزک از تخم بال‌توری بود، و این موضوع با پایه دار بودن تخم بال‌توری ارتباط داشت. لارو سن یک بال‌توری نسبت به لارو سن یک، لارو سن دو بال‌توری به لاروهای سنین یک و دو، و لارو سن سه بال‌توری نسبت به کلیه مراحل لاروی و حشره کامل کفش‌دوزک از لحاظ تغذیه غالب بود. لارو سن سه کفش‌دوزک نسبت به لارو سن یک، و لارو سن چهار کفش‌دوزک به لاروهای سنین یک و دو بال‌توری غالب بود. لاروهای سنین دو و سه بال توری از شفیره کفش‌دوزک تغذیه نمودند، ولی تغذیه لارو یا حشره کامل کفش‌دوزک از شفیره بال‌توری مشاهده نگردید. این موضوع به دلیل قرار داشتن شفیره بال‌توری در داخل پیله بود.


سیدجمال ‌الدین خواجه ‌الدین،
جلد 4، شماره 4 - ( 10-1379 )
چکیده

درختچه گون گزی (Astracantha adscendens) بومی ایران بوده و در رویشگاه‌های کوه سری کوه‌های زاگرس می‌روید. این رویشگاه‌ها که در مناطقی مانند چهارمحال و بختیاری و فریدن بیشتر دیده می‌شوند، دارای برف زیاد وسراشیب‌های تند هستند. این مطالعه در منطقه چلگرد چهارمحال بختیاری و فریدن اصفهان صورت گرفت. بدین منظور، عوامل محیطی چون شیب، ارتفاع از سطح دریا و آزیموت شمال مغناطیسی، و درگون گزی، قطر تاج پوشش به صورت چهار شعاع، در جهت بالا، پایین و دو سمت راست و چپ شیب اندازه‌گیری شد. بین ابعاد اندازه‌گیری شده گیاه و عوامل محیطی آنالیز رگرسیون انجام گردید.

نتایج نشان داد که شعاع سمت بالای شیب، با تغییر شیب هم‌بستگی منفی خیلی شدید دارد. بین شعاع به طرف پایین و شیب هم‌بستگی مشاهده نشد. دو شعاع سمت راست و چپ شیب هم که با یکدیگر هم‌بستگی شدید مثبت داشتند، متناسب با شیب کوتاه‌تر می‌شدند. حجم درختچه نیز در جهت بالای شیب کاهش یافته است. با آنالیز خوشه‌ای و رسم دندروگرام، شکل گیاه در هفت گروه طبقه‌بندی گردید. استرس فشار برف و یخ، باعث خراش و ساییدگی جوانه‌های سمت بالای شیب می‌گردد. با حرکت برف و باران، و نیز تردد حیوانات وحشی و دام اهلی، خاک و سنگ‌ریزه به طرف پایین حرکت کرده و تاثیر فیزیولوژیک و مکانیکی فوق را در گیاه موجب می‌شود. بنابراین، سر خوردن برف همراه با دیگر عوامل محیطی، آثار مختلفی بر شکل گیاه به جای می‌گذارند که می‌توان آنها را در سه گروه تاثیر مکانیکی مستقیم برف، تاثیر فیزیولوژیک برف و تاثیر غیرمستقیم بارندگی و حیوانات وحشی طبقه‌بندی کرد. در اثر این عوامل و واکنش فیزیولوژیک گیاه به آنها، شکل گون گزی از قیفی یا واژ مخروطی به نیمه قیفی شکل و یا نیم واژ مخروطی تبدیل می‌گردد.


احمد آریاوند، حسین فتح پور،
جلد 5، شماره 2 - ( 4-1380 )
چکیده

پناهگاه حیات وحش موته با مساحت حدود 220000 هکتار در 95 کیلومتری شمال شهر اصفهان قرار دارد. در این پناهگاه، تعداد 511 گونه گیاه آوندی متعلق به 284 جنس و 59 تیره و 118 گونه جانور مهره‌دار متعلق به 85 جنس و 38 تیره یافت می‌شود. گونه‌های گیاهی نادر منطقه، بر پایه‌ی آخرین طبقه‌بندی IUCN و با توجه به معیارهای مهم در دو رسته گونه‌های در معرض خطر انقراض، شامل:

 Astragalus chaetopodus Bunge., Astragalus eirostomus Bornm., Astragalus indistinctus Podl. And Maassoumi, Cousinia phyllocephala Bornm. And Gauba, Cousinia rhaphiocephala Rech, f., Cousinia straussii Hausskn. And C. Winkl., Ferula kashanica, Rech. f., Onobrychis psoraleifolia Boiss. Var. psoraleifolia and var. pleiophylla Bornm.

و هم‌چنین گونه‌های آسیب‌پذیر، شامل:

Bunium caroides (Boiss.) Hausskn. ex Bornm., Dielsiocharis kotschyi (Boiss.) O. E. Schultz, Dionysia caespitosa (Duby) Boiss., Dorema ammoniacum D. Don., Dorema aucheri Boiss., Dracocephalum kotschyi Boiss., Echinophora platyloba DC., Hymenocrater bituminosus Fisch. and C. A. Mey., Pimpinella deverroides (Boiss.) Boiss., Prangos cheilanthifolia Boiss., Thymus daenensis Celak subsp. Daenensis

شناسایی شده‌اند.

از سوی دیگر، گونه‌های جانوری نادر منطقه نیز در چهار رسته گونه‌ای به دشت در خطر انقراض، شامل:

Jaculus blanfordi Murray، Felis silvestris Schreber، F. caracal Schreber (از پستان‌داران)؛ Gypaetus barbatus، Falco pelegrinoides، F. cherrug، F. peregrinus (از پرندگان)؛ در معرض خطر انقراض، شامل: Vulpes cana Blanford، Ochotona rufescens Gray (از پستان‌داران)؛ Falco naumanni، F. columbarius، Chlamydotis undulata (از پرندگان)؛ Varanus griseus (از خزندگان)؛ آسیب‌پذیر، شامل: Gazella subgutturosa Gulensteadt، Canis lupus Linnaeus، Meles meles Linnaeus، Hyaena hyaena Linnaeus (از پستان داران)؛ Aquila chrysaetos (از پرندگان)؛ و سرانجام گونه‌های وابسته به حفاظت، شامل: Ovis orientalis Linnaeus، Capra aegagrus Elxeben، Panthera pardus Linnaeus (از پستان‌داران)؛ و Ammoperdix grseogularis (از پرندگان) می‌باشند.

در پایان، نتایج حاصل از این بررسی با نتایج بررسی‌های انجام شده در برخی از مناطق حفاظت شده کشور مقایسه شده است.


مصطفی نیک‌ نژاد کاظم ‌پور، حسن پدرام ‌فر، سیدعلی الهی‌ نیا،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده

تأثیر جدایه‌هایی از قارچ‌های آنتاگونیست (Trichoderma harzianum (T1 , T2 ,‏  T. viride (T3 ,T4)،  Gliocladium virens (G1)1 و نیز اثر چند قارچ‌کش (بنومیل، کاربندازیم، کاربوکسین تیرام، ادیفنفوس و زینب) بر عامل بیماری سوختگی غلاف برنج در اثر Rhizoctonia solani،  در شرایط آزمایشگاه و گلخانه بررسی گردید. بررسی گلخانه‌ای در چارچوب طرح کاملاً تصادفی در 12 تیمار، در گلدان‌های حاوی خاک آلوده به R. solani در برنج رقم خرز انجام شد. نتایج نشان داد که تأثیر جدایه‌های مورد استفاده بر عامل بیماری سوختگی غلاف برنج، در مقایسه با شاهد آلوده، در T1، T2، T3، T4 و G1 به ترتیب 5/19، 5/21، 5/27، 8/19 و 5/18 درصد بوده است، و تیمارها ترتیبی به صورت T2 >T3>T1>T4>G1 داشتند. در شرایط گلخانه‌ای، سموم بنومیل، کاربندازیم، کاربوکسین تیرام، ادیفنفوس و زینب به ترتیب 5/32 ، 5/21 ، 8/12 ، 5/9 و صفر درصد در کاهش بیماری مؤثر بودند، و به طور کلی در غلظت‌های مورد استفاده تأثیر زیادی در کاهش بیماری نداشتند. نتایج محاسبات آماری نشان داد که از نظر کاهش میزان درصد بیماری، بین جدایه‌های T1 ، T3، T4 ، G1 و قارچ‌کش کاربندازیم تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.
فریدون پاداشت دهکایی، شهناز منصوری جاجایی و حمید روحانی،
جلد 8، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

یک صد و دو جدایه میکروارگانیسم از85 نمونه خاک شالیزارهای نقاط مختلف استان گیلان سواسازی شدند. پس از بررسی آثار آنتاگونیستی آنها در مقابل قارچ عامـل بیماری پوسـیدگی طوقه برنج (Gibberella fujikuroi) در محیط غـذایی PDA ، بیست و یک جدایه برای آغشتن بذر در محیط مرطوب انتخاب شدند. هفت جدایه که تأثیر خوبی در کاهش تشکیل پرگنه بیمارگر روی بذر و گیاهچه داشتند، اثرشان در کـنترل بیماری در یک آزمایش گلخــانه‌ای و به‌صورت اسپلیت پلات بررسی شدند. این جدایه‌هـا شامل Bacillus subtilis ، B. circulans، Bacillus sp.، Trichoderma harzianum، T. virens و F. 23 (شناسایی نشده) بودند. نتایج نشان داد که همه آنتاگونیست‌ها در مقایسه با شاهد در کاهش بیماری در خاک سـترون مؤثر بودند ولی تأثیر کلی B. circulans، T. harzianum.  و T. virens بهتـر از بقیه آنتاگونیست‌ها و کـمتر از تیمار قارچ‌کـش(تیوفانات متیل تیرام ، 2 گرم در لیتر) بود. هم‌چنین مشخص شد که آغشتن بذر با آنتاگونیست‌ها قبل از آلوده‌سازی به بیمارگر تأثیر معنی‌داری در کاهش آلودگی نسبت به تأخر به کارگیری آنتاگونیست‌ها بعد از آلوده‌سازی به بیمارگر داشته است.


جابر پناهنده، سیروس مسیحا،
جلد 8، شماره 2 - ( 4-1383 )
چکیده

سیب زمینی زراعی گونه‌ای اتوتتراپلوئید است. برخی از گونه‌های آلوتتراپلوئید(دیسومیک) مانند سولانوم آکول‌ علی رغم یکسان بودن سطح پلوئیدیشان به‌دلیل عدد توازنی آندوسپرم متفاوت یا متعادل نبودن نسبت پلوئیدی مؤثر مادر به پدر در بافت آندوسپرم با سیب زمینی زراعی تلاقی پذیر نیستند. هدف از این آزمایش ارزیابی امکان بهره‌گیری از گونه‌های دیپلوئید و گامت‌های کاهش نیافته برای انتقال ژرم پلاسم گونه آلوتتراپلوئید به انواع تتراپلوئید زراعی بود. بدین منظور یک کلون از سولانوم فورا (دیپلوئید) با سولانوم آکول‌ تلاقی داده شد. بذور به‌دست آمده سال بعد کشت شدند. برای ارزیابی نر باروری و نیز گرده‌های کاهش نیافته، گرده هیبریدها با محلول استوکارمن گلیسرول رنگ آمیزی و آزمون گردیدند. برای شمارش کرموزوم‌های میتوزی نوک استولون هیبریدها تثبیت، سپس هیدرولیز و با استو آهن هماتوکسیلین رنگ آمیزی و اسلایدهای میکروسکوپی به روش اسکواش تهیه شدند. برای انجام تلاقی‌های بعدی تعدادی از هیبریدها روی پایه گوجه فرنگی پیوند شدند. بررسی‌های سیتولوژیکی نشان داد که هیبریدهای حاصل تریپلوئید هستند و نر باروری هیبریدها به‌طوری که از پلوئیدی‌های فرد انتظار می‌رود پایین بود، ولی تقریباً همه آنها با فراوانی پایین دارای گرده‌های درشت و رنگ پذیر بودند. تلاقی هیبریدهای تریپلوئید به‌صورت والد نر با گونه توبروزوم موفق نبود، ولی تلاقی معکوس تا حدی موفق بود و از 380 تلاقی 72 بذر به‌دست آمد. با توجه به نظریه عدد توازنی آندوسپرم (پلوئیدی مؤثر) انتظار می‌رود که بذور به‌دست آمده حاصل گامت‌های کاهش نیافته والد تریپلوئید بوده و دارای سطح پلوئیدی پنتاپلوئید یا نزدیک به پنتاپلوئید باشند. استفاده از این هیبریدها در اصلاح سیب زمینی از طریق دستورزی پلوئیدی تشریح شده است.
مژگان السادات عظیمی، منصور مصداقی، مهدی فرح‌پور،
جلد 9، شماره 3 - ( 7-1384 )
چکیده

بر اثر تغدیه حشره مولد گزانگبین (Cyamophila dicora ) بر روی گون گزی (Astragalus adscendens)، به طور انحصاری در استان اصفهان نوعی مان به نام گزانگبین به دست می‌آید که برداشت آن از عرصه‌های طبیعی سابقه‌ای بس طولانی دارد. در این پژوهش ضمن تعیین مکان‌های پراکنش این گیاه در سه منطقه کلوسه، لاشخم و دره سیب از توابع شهرستان فریدون شهر، از طریق نمونه‌گیری تصادفی- سیستماتیک با استفاده از ترانسکت خطی، معیارهای بیولوژیکی شامل شدت تراکم حشره مولد گزانگبین، سطح تاج پوشش به مترمربع، درصد پوشش تاجی و درصد رطوبت موجود در اندام‌های گون گزی و معیار فیزیکی رطوبت خاک اندازه‌گیری شد و با استفاده از طرح آماری آشیانه‌ای و مدل رگرسیون خطی چندگانه روابط بین تراکم حشره با معیارهای بیولوژیکی و فیزیکی تجزیه و تحلیل گردید. براساس نتایج این پژوهش، تراکم حشره وابسته به سن، سطح پوشش تاجی و رطوبت سرشاخه گیاه است که در سنین بالاتر گون تراکم حشره افزایش می‌یابد. تحلیل رگرسیونی نشان داد که در مناطق کلوسه و لاشخم، سن گیاه ولی در منطقه دره سیب، درصد رطوبت سرشاخه و درصد رطوبت خاک مهم‌تر هستند. به عبارت دیگر هنگامی که رطوبت کافی باشد (مناطق کلوسه و لاشخم)، سن گیاه همراه با سطح پوشش تاجی در تراکم حشره و بالنتیجه تولید گزانگبین نقش مؤثری دارند ولی هنگامی که منطقه با خشکی مواجه شود (منطقه دره سیب)، عوامل رطوبت گیاه و رطوبت خاک نقش تعیین کننده‌ای در تولید گزانگبین خواهند داشت.
سید حمید متین‌خواه،
جلد 10، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

فنولوژی (ظهورشناسی)، زمان وقوع و توالی پدیده‌هایی را که به صورت ادواری در زندگی موجود زنده رخ می‌دهد، بررسی می‌کند‌. نحوه بروز این پدیده‌ها باعث ایجاد الگوهای رفتاری ظهورشناسی می‌شود. علی‌رغم اهمیت ظهورشناسی و کاربردهای گسترده دانستن موسم ظهور پدیده‌ها (فنوفاز) تاکنون مطالعات محدودی در زمینه ظهورشناسی گونه‌های چوبی در ایران صورت گرفته است. پژوهش حاضر به منظور شناخت و تعیین موسم ظهور پدیده‌ها و توالی آنها، بررسی الگوهای رفتاری ظهورشناسی و الگوهای ظهور‌شناختی روی 35 گونه چوبی مثمر و غیر مثمر واقع در شمال شرقی شهر اصفهان طی سال‌های 81-83 انجام گردیده است. مشاهدات مربوط به تغییرات برگ، گل، میوه، جوانه، پوست و تغییرات رنگی هرگونه در دوره‌های هفتگی یا یک هفته در میان ثبت گردید. تجزیه و تحلیل نمودارهای حاصل از جداول مشاهدات ظهورشناختی نشان می‌دهد که با توجه به شرایط اقلیمی و محیطی عرصه مطالعاتی برای هر یک از پدیده‌های اوج گل‌دهی و ظهور سه مولفه گل، برگ و میوه دو نوع الگوی رفتاری مشاهده می‌شود. هم‌چنین سه نوع الگوی رفتاری دوام میوه و خزان برگ و الگوهای ظهورشناسی چهار نوع در گل و سه نوع در برگ و نیز سه نوع توالی وقایع ادواری به طور مقایسه‌ای قابل تشخیص است. تقویم‌های گل‌دهی و خزان نیز تدوین گردید.
مرتضی خداقلی، ذبیح ا... اسکندری، مصطفی سعیدفر، ستار چاووشی ،
جلد 12، شماره 44 - ( 4-1387 )
چکیده

به‌منظور بررسی‌ تأثیر کودهای‌ نیتروژنه و فسفره‌ بر تولید گیاهان‌ مرتعی‌، تحقیقی در قالب‌ بلوک‌های‌ کاملاً تصادفی‌ و به‌‌صورت‌ فاکتوریل‌ در 3 تکرار و 12 تیمار انجام‌ گرفت‌. تیمارهای کودی شامل: نیتروژن‌ در 4 سطح صفر، 25، 50 و 75 کیلوگرم‌ ماده‌ مؤثره‌ و به‌‌صورت‌ کود نیترات‌ آمونیم‌ و فسفر در 3 سطح صفر، 30 و 60 کیلوگرم‌ ماده‌ مؤثره‌ به‌‌صورت‌ سوپرفسفات‌ تریپل‌ مورد استفاده‌ قرار گرفت‌. بر اساس‌ نتایج‌ کسب‌ شده‌، در منطقه‌ طرح ایستگاه حنا سمیرم اختلاف‌ معنی‌‌داری‌ بین‌ سطوح‌ نیتروژن‌ در تولید اشکال‌ رویشی‌ گونه‌های‌ علف‌ گندمی‌، بوته‌ها و علف نقره‌ای ملاحظه‌ می‌گردد. سطح‌ کود نیتروژنه به میزان 75 کیلوگرم تولید علف‌ گندمی‌ها را تا40 درصد و بیش‌ از 100 درصد تولید علف نقره‌ای را نسبت‌ به‌ شاهد افزایش‌ داده‌ است‌. حداکثر تولید بوته‌ها در سطح‌ نیتروژن به میزان 50 کیلوگرم در هکتار می‌باشد که‌ نسبت‌ به‌ شاهد بیش‌ از 100 درصد افزایش‌ نشان داد. هم‌چنین اختلاف‌ معنی‌داری‌ بین‌ سطوح‌ تیمار فسفر در وزن گونه‌های‌ پروانه آسا و علف‌ گندمی‌ دیده‌ شد. سطح کود فسفره به میزان 60 کیلوگرم در هکتار باعث‌ افزایش‌ تولید گونه‌های‌ گیاهان پروانه آسا به‌ میزان‌ 5 برابر شاهد شده‌ است‌. هم‌چنین‌ گونه‌های‌ گیاهان علف‌ گندمی‌ در تیمار کود فسفره به میزان 60 کیلوگرم در هکتار ، بیش از 56 درصد افزایش‌ نشان می‌دهد‌.
محمود عالیچی، پرویز شیشه بر، محمدسعید مصدق، ابراهیم سلیمان نژادیان،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

در این مطالعه شته‌های مزارع گندم و پارازیتوئیدهای آنها در منطقه شیراز، ترکیب گونه‌ای، دامنه پراکندگی و تغییرات فصلی جمعیت گونه‌های غالب طی سال‌های 84-1383 مورد بررسی قرار گرفت. هم‌چنین از مزارعی به مساحت 3-1 هکتار واقع در 10 ناحیه به شعاع 50 کیلومتری اطراف شهر شیراز، نمونه‌گیری به عمل آمد. تراکم گونه‌ها به وسیله شمارش افراد موجود روی 40 پنجه گندم که به‌طور تصادفی در فواصل 5 متری با روش نمونه‌برداری از دو قطر جمع‌آوری شدند، محاسبه گردید. مجموعاً 8 گونه شته و 3 گونه پارازیتوئید در طی این تحقیق شناسایی شدند. شته‌های  (.Rhopalosiphum padi (L و (.Metopolophium dirhodum (Wlk با فراوانی نسبی 94/33 و 33/31 درصد و پارازیتوئیدهای Aphidius rhopalosiphi De Stefani-Perez و (.Praon volucre (Hal با فراوانی نسبی 53/55 و 90/39 درصد به عنوان گونه‌های غالب تعیین گردیدند. تغییرات فصلی جمعیت گونه‌های فوق نیز در منطقه باجگاه، واقع در 15 کیلومتری شمال شهر شیراز، مورد مطالعه قرار گرفت. اوج جمعیت شته‌ها در سال‌های مذکور بین 16-2 خرداد و حداکثر جمعیت پارازیتوئیدها 3-1 هفته بعد از آنها به وقوع پیوست. مقایسه درصد پارازیتیسم فصلی بین پارازیتوئیدهای غالب، اختلاف معنی‌داری را در رابطه با ترجیح زنبور A. rhopalosiphi روی شته R. padi و ترجیح P. volucre روی M. dirhodum نشان داد. بررسی مجموع درصد پارازیتیسم دو زنبور فوق روی شته‌های مورد مطالعه مشخص نمود که حدود 30 درصد از جمعیت شته‌های مذکور توسط این دو پارازیتوئید کنترل می‌شوند. بنابراین در صورت نیاز به سمپاشی مزارع گندم برای کنترل آفات دیگری مانند سن گندم باید به صورتی برنامه‌ریزی شود که اختلالی در کارایی این زنبورهای پارازیتوئید ایجاد نشود.
ابوالفضل تقوی، غلامحسی طهماسبی، علی‌اصغر طالبی، علی زرنگار، علی‌رضا منفرد، حسن نظریان،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده

در ‌تحقیقی که در سال‌های 85-1384 انجام شد، تنوع گونه‌ای زنبورهای مخملی در دو استان تهران (منطقه فشم، زایگان) و قزوین (منطقه الموت، ویکان) در البرز مرکزی بررسی شد. کاست‌های سه‌گانه ملکه، کارگر و نر در شش تاریخ‌ در فصل‌های بهار و تابستان در دو منطقه یاد شده جمع‌آوری شدند. نمونه‌برداری از زنبورهای بالغ در منطقه ویکان‌ از 5/3/85 تا 28/6/85 و در منطقه زایگان‌ از3/3/85 تا 26/6/85 انجام شد. در مجموع 11 گونه از زنبورهای جنسBombus جمع‌آوری و شناسایی شد که تعداد هشت گونه در دو منطقه یکسان بود. اطلاعات به دست آمده در مورد کاست‌های مختلف گونه‌های دو منطقه با کمک نرم افزار اکسل محاسبه و سپس با استفاده ازنرم‌افزار اکولوژیکال متدولوژی‌ تجزیه و تحلیل‌ شدند. کمیت‌های تنوع گونه‌ا‌ی با استفاده از شاخص‌های سه‌گانه سیمسون، شانون- وینر و بریلوین و یک‌نواختی با استفاده از شاخص‌های سیمسون، کامارگو و اسمیت- ویلسون محاسبه شدند. غنای‌گونه‌ای نیز در دو منطقه محاسبه و مقایسه شد. نتایج به دست آمده در منطقه ویکان تنوع گونه‌ای، یک‌نواختی و غنای گونه‌ای بالاتری را نسبت به زایگان نشان داد. به عبارت دیگر منطقه ویکان از پایداری بالاتری در مقایسه با زایگان برخوردار بود. درصد شباهت دو منطقه 46 درصد بود که نشان دهنده تفاوت زیاد نسبت‌های فراوانی گونه‌ها با وجود اشتراک هشت گونه در دو منطقه بود.
هما عسکریان، بهرام شریف نبی، مجید اولیاء، عصمت مهدیخانی مقدم، علیرضا اخوان،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده

به‌منظور شناسایی سریع گونه M. javanica که در ایران از نظر پراکندگی و فراوانی در درجه اول اهمیت قرار دارد، 100 نمونه خاک و ریشه آلوده به نماتود مولد غده ریشه از نقاط مختلف پسته کاری استان کرمان و مزارع داوران(رفسنجان) جمع‌آوری گردید. پس از خالص سازی و شناسایی گونه M. javanica بر اساس خصوصیات ریخت‌شناسی و ریخت‌سنجی ماده-های بالغ و لارو سن دوم، DNA ژنومی کلیه جمعیت ها از مرحله تخم، لارو سن دوم و ماده های بالغ نماتود، استخراج شد. DNA استخراج شده با کمک جفت آغازگرهای اختصاصی گونهOPARjav OPAFjav / و Mjavf / Mjavr تکثیر شد. در کلیه جمعیت های گونه M. javanica یک قطعه 670 جفت‌بازی توسط جفت آغازگر OPARjav OPAFjav / و یک قطعه 1600 جفت‌بازی توسط جفت آغازگرMjavf / Mjavr تکثیر شد، این قطعات در گونه M. incognita، M. arenaria و آب که به‌عنوان کنترل منفی در آزمایش گنجانده شده بودند تکثیر نشد. لذا به‌نظر می رسد کاربرد این جفت آغازگرها در قیاس با خصوصیات ریخت‌شناسی به تشخیص سریع تر گونه M. javanica منجر شود.
زهره سپهری، زینب جعفریان، عطااله کاویان، قدرت اله حیدری،
جلد 21، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

وجود خاکستر و زغال باقیمانده از آتش‌سوزی، تأثیر زیادی برروی خاک دارد که در کارهای تحقیقاتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور مطالعه‌ای در منطقه چرات شهرستان سوادکوه که سابقه آتش‌سوزی داشته، به‌منظور بررسی اثر خاکستر و زغال روی برخی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و هیدرولوژیکی خاک، به‌صورت آزمایشگاهی صورت گرفته است. نمونه‌برداری از خاک و پوشش در دو تیپ گیاهی Astragalus gossypinus و  aucherirtemisiaA به‌روش سیستماتیک- تصادفی با استقرار ۶ ترانسکت و ۶۰ پلات ۴ مترمربعی در راستای آنها انجام شد. در آزمایشگاه تیمارهای آزمایش شامل خاک شاهد، ترکیب خاک و خاکستر به‌صورت دستی و همچنین با باران مصنوعی، ترکیب خاک و زغال به‌صورت دستی و همچنین با باران مصنوعی آماده شده و ویژگی‌های بافت، رطوبت اشباع، pH، ماده آلی، ظرفیت زراعی، نقطه پژمردگی، رطوبت در دسترس و ظرفیت نگه‌داری اندازه‌گیری شدند. نتایج آنالیز واریانس یک‌طرفه برای مقایسه ویژگی‌های خاک، خاکستر و زغال نشان داد که خاکستر، درصد سیلت و pH بیشتر و مواد آلی و چگالی کمتری نسبت به خاک دارد. همچنین نتایج آنالیز واریانس چند متغیره برای نمایش اثر تیمارها در دو تیپ نشان داد که ترکیب مستقیم زغال و خاکستر به خاک، موجب افزایش چشمگیری در میزان ظرفیت زراعی و رطوبت در دسترس شد در صورتی که، ترکیب غیرمستقیم این دو در خاک، تأثیر معنی‌داری بر میزان ظرفیت زراعی و رطوبت در دسترس نداشت. براساس نتایج این تحقیق، حضور خاکستر و زغال ناشی از سوختن پوشش گیاهی سطح زمین موجب تغییرات زیادی در خصوصیات خاک مخصوصاً نگهداشت آب در خاک می‌شود.

امین عطاردی، حجت کرمی، عبداله اردشیر، خسرو حسینی،
جلد 24، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

به‌طور کلی طراحی‌های مهندسی نیاز به بهینه‌سازی فاکتورهای مؤثر در پدیده مورد مطالعه دارند که اغلب به روندی پرهزینه‌ و طولانی مدت می‌انجامد. در این راستا روش‌های جدیدی به‌وجود آمده‌اند که می‌توانند بهینه‌سازی را با تعداد کمتر آزمایش‌ها انجام دهند از این‌رو مقرون به‌صرفه‌تر هستند. در این مطالعه سعی شده است از روش‌های تاگوچی و تاگوچی-GRA برای طراحی پارامترهای هندسی آب‌شکن محافظ استفاده شود به‌نحوی که بهینه‌ترین عملکرد را در کاهش آبشستگی سری آب‌شکن‌ها داشته باشد. نتایج حاصل از هر دو روش سطح بهینه برای نسبت فاصله آب‌شکن محافظ به طول آب‌شکن اول را برابر با 5/2 و زاویه آب‌شکن محافظ را 90 درجه نشان می‌دهند. حال آنکه نسبت طول آب‌شکن محافظ به‌طول آب‌شکن اصلی در روش تاگوچی 0/8 و در روش تاگوچیGRA برابر 0/6 به‌دست آمد. علاوه ‌بر این با استفاده از آنالیز واریانس مشخص شد که فاصله‌ آب‌شکن محافظ از آب‌شکن اول، زاویه‌ آب‌شکن محافظ و طول آب‌شکن محافظ به‌ترتیب بیشترین تأثیر در عملکرد آب‌شکن محافظ را دارا هستند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که هر دو روش توانایی بالایی در بهینه‌سازی دارند و بنابراین می‌توانند در مطالعات مهندسین هیدرولیک مفید واقع شوند.

 

محسن جواهری طهرانی، سید فرهاد موسوی، چهانگیر عابدی کوپایی، حجت کرمی،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده

در ‌‌چند ‌‌دهه ‌‌اخیر، ‌‌استفاده ‌‌از ‌‌بتن ‌‌متخلخل ‌‌برای ‌‌پوشش ‌‌کف ‌‌پیاده‌روها ‌‌و ‌‌روسازی ‌‌جاده‌ها ‌‌به‌عنوان ‌‌رابطی ‌‌برای ‌‌جمع‌آوری ‌‌رواناب ‌‌شهری ‌‌فزونی ‌‌یافته ‌‌است. ‌‌این ‌‌سیستم ‌‌از ‌‌نظر ‌‌اقتصادی ‌‌نسبت ‌‌به ‌‌دیگر ‌‌روش‌های ‌‌کاهش ‌‌آلودگی ‌‌رواناب ‌‌بسیار ‌‌مقرون ‌‌به ‌‌صرفه‌تر است. ‌‌‌‌برای ‌‌طراحی ‌‌سیستم ‌‌کنترل ‌‌رواناب ‌‌و ‌‌کاهش ‌‌آلودگی ‌‌آن، ‌‌نیاز ‌‌به ‌‌تعیین ‌‌خصوصیات ‌‌هیدرولیکی ‌‌و ‌‌دینامیک ‌‌بتن ‌‌متخلخل ‌‌(با ‌‌و ‌‌بدون ‌‌مواد ‌‌افزودنی) ‌است. ‌‌در ‌‌این ‌‌پژوهش، ‌‌تأثیر ‌‌فاکتورهای ‌‌تیپ ‌‌سیمان ‌‌(2 ‌‌و ‌‌5)، ‌‌نسبت ‌‌آب ‌‌به ‌‌سیمان ‌‌(0/35، ‌‌0/45 ‌‌و ‌‌0/55)، ‌‌مقدار ‌‌ریزدانه ‌‌(صفر، ‌‌10 ‌‌و ‌‌20 ‌‌درصد)، ‌‌نوع ‌‌افزودنی ‌‌(پوکه ‌‌معدنی، ‌‌پوکه ‌‌صنعتی، ‌‌پرلیت ‌‌و ‌‌زئولیت) ‌‌و ‌‌میزان ‌‌افزودنی ‌‌افزوده ‌‌شده ‌‌(5، ‌‌10، ‌‌15 ‌‌و ‌‌20 ‌‌درصد) ‌‌بر ‌‌خصوصیات ‌‌فیزیکی ‌‌بتن ‌‌متخلخل ‌‌(تخلخل، ‌‌هدایت ‌‌هیدرولیکی ‌‌و ‌‌مقاومت ‌‌فشاری)، ‌‌هر ‌‌کدام ‌‌با ‌‌سه ‌‌تکرار، ‌‌با ‌‌استفاده ‌‌از ‌‌طراحی ‌‌اثرزدا ‌‌بررسی ‌‌شده ‌‌است. ‌‌از ‌‌نرم‌افزار ‌‌Qualitek-4 ‌‌نیز ‌‌برای ‌‌بحث ‌‌نتایج ‌‌استفاده ‌‌شده ‌‌است. ‌‌نتایج ‌‌نشان ‌‌می‌دهد ‌‌که ‌‌برای ‌‌به‌دست ‌‌آوردن ‌‌بیشترین ‌‌میزان ‌‌تخلخل ‌‌در ‌‌طرح ‌‌اختلاط ‌‌بتن ‌‌متخلخل، ‌‌باید ‌‌نسبت ‌‌آب ‌‌به ‌‌سیمان ‌‌35/0، ‌‌صفر ‌‌درصد ‌‌ریزدانه، ‌‌سیمان ‌‌تیپ ‌‌2 ‌‌و ‌‌15 ‌‌درصد پوکه ‌‌صنعتی ‌‌درنظر ‌‌گرفته ‌‌شود. ‌‌همچنین، ‌‌نسبت ‌‌آب ‌‌به ‌‌سیمان ‌‌55/0، ‌‌صفر ‌‌درصد ‌‌ریزدانه، ‌‌سیمان ‌‌تیپ ‌‌2 ‌‌و ‌‌15 درصد ‌‌پوکه ‌‌صنعتی ‌‌بیشترین ‌‌میزان ‌‌آبگذری ‌‌در ‌‌بتن ‌‌متخلخل ‌‌را ‌‌بهدست ‌‌می‌دهد. ‌‌در‌‌ نهایت، ‌‌نسبت ‌‌آب ‌‌به ‌‌سیمان ‌‌55/0، ‌‌20 ‌‌درصد ریزدانه، ‌‌سیمان ‌‌تیپ ‌‌2، ‌‌و ‌‌5 ‌‌درصد زئولیت ‌‌برای ‌‌حصول ‌‌حداکثر ‌‌مقاومت ‌‌فشاری ‌‌مورد ‌‌نیاز ‌‌است. ‌‌نتیجه ‌‌کلی ‌‌این ‌‌است ‌‌که ‌‌در ‌‌این ‌‌پژوهش، ‌‌بدون ‌‌طراحی ‌‌اثرزدا، ‌‌امکان ‌‌نتیجه‌گیری ‌‌منطقی ‌‌و ‌‌با ‌‌کمترین ‌‌هزینه ‌‌وجود ‌‌نداشت. ‌‌

اسماعیل معصومی، رسول اجل لوییان، امیر عباس نوربخش، میثم بیات،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

از آنجایی که از خاک رس به نحوی گسترده در اکثر پروژه‌های عمرانی، استفاده می‌شود، موضوع بهسازی خاک‌های رسی دارای اهمیت قابل توجهی است. هدف در این پژوهش بهینه‌سازی متغیرهای مؤثر بر خواص ژئوپلیمرها و بهبود خواص مکانیکی آنها با استفاده از سرباره کوره بلند اصفهان بوده است. به این منظور از روش طراحی آماری تاگوچی برای مدل کردن 3 متغیر فرایند (سرباره کوره بلند، آب و عامل قلیایی سدیم هیدروکسید) که هر یک از آنها با 4 مقدار مختلف در طرح اختلاط استفاده شده‌اند، برای بهینه‌سازی مقاومت فشاری تک‌محوره ژئوپلیمرها استفاده شد. 16 ترکیب ژئوپلیمری تعیین شده توسط نرم‌افزار مینی‌تب، آماده و مقاومت فشاری تک‌محوره آنها اندازه‌گیری شد. نتایج به‌دست‌ آمده توسط روش آنالیز واریانس مدل‌سازی شده و بعد از آن اثرات متقابل 3 متغیر ذکر شده بر مقاومت فشاری تک‌محوره ژئوپلیمرها با استفاده از نمودارهای دو بعدی بررسی شد. سپس بهینه‌سازی متغیرها صورت گرفت و مقادیر پیشنهاد شده برای نمونه بهینه در دماهای 25، 50 و 70 درجه سانتی‌گراد و زمان‌های 3، 7، 14و 28 روز عمل‌آوری مورد بررسی قرار گرفت. مقایسه نتایج پیش‌بینی شده توسط مدل‌ها و نتایج حاصل از آزمایش‌ها، اعتبار مدل‌ها را تأیید کرد. همچنین در عکس‌های گرفته شده توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) شاهد کاهش تخلخل از زمان 7 تا 28 روزه خواهد بود که نشان می‌دهد استفاده از روش ژئوپلیمیریزاسیون نقش زیادی در تثبیت خاک‌های ضعیف رسی با پلاستیسیته پایین را دارد. همچنین تأثیر الیاف همراه با ژئوپلیمر را برای مسلح کردن آن نیز مورد بررسی داده شد و در ادامه برای ارزیابی بهتر، مقایسه آن با تثبیت خاک با سیمان پرتلند صورت گرفت. نتایج حاکی از آن است که در بهینه‌‌ترین ترکیب ژئوپلیمر مقاومت باربری خاک رس بیش از 3400 درصد افزایش داشته است. این در حالی است که الیاف نیز همراه ژئوپلیمر با درصد و طول بهینه (0/1 درصد وزنی ترکیب ژئوپلیمر و طول 12 میلی‌متر) توانسته مقاومت فشاری تک‌محوره خاک رس را نزدیک به 4000 درصد افزایش دهد که نشان‌دهنده تأثیر بسیار خوب استفاده از الیاف همراه با ژئوپلیمر در این پژوهش بوده است.

الناز میرزاخانی، حمیدرضا متقیان، علیرضا حسین پور،
جلد 27، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

علاوه بر توزیع عناصر در فاز جامد خاک، گونه‌های عناصر در محلول نیز به‌دلیل اینکه مهم‌ترین بخش تأمین‌کننده عناصر برای جذب ریشه است، اهمیت زیادی دارد. برای مطالعه کامل‌تر چرخه شیمیایی عناصر در خاک‌های شور تیمارشده با بیوچار مطالعه گونه‌بندی بسیار مفید است و راهکارهای عملی برای کاهش و یا تبدیل سمیت ناشی از عناصر سمی را در خاک‌های شور فراهم می‌نماید. بنابراین به‌منظور بررسی اثر بیوچار بر گونه‌‌بندی کادمیم در دو خاک آهکی ‌شور ۱۵ میلی‌گرم بر کیلو‌گرم کادمیم از منبع کادمیم کلرید به نمونه خاک‌ها (۲0۰ گرم) اضافه و نمونه‌‌ها به‌مدت 3 هفته در دمای 2±۲۵ درجه سلسیوس در رطوبت 80 درصد ظرفیت مزرعه‌ای خوابانده شدند. سپس، 20 و 40 میلی‌مول بر کیلوگرم نمک سدیم‌کلرید (معادل 3/65 و 7/30 دسی‌زیمنس بر متر) به نمونه‌های خاک اضافه شد. در ادامه، 1 درصد (وزنی-وزنی) باگاس نیشکر و بیوچار دمای 400 درجه سلسیوس و بیوچار دمای 600 درجه سلسیوس در ۳ تکرار به نمونه خاک ‌اضافه و به ‌مدت ۳ ماه در دمای 2±۲۵ درجه سلسیوس در رطوبت 80 درصد ظرفیت زراعی در انکوباتور نگه‌داری شدند. پس از پایان دوره خوابانیدن، برای گونه‌بندی کادمیم در محلول خاک (با نسبت 2 به 1)، غلظت کاتیون‌ها و آنیون‌های محلول در نمونه‌های خاک اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که اثر متقابل شوری، بیوچار و خاک بر +CdC120 ،CdC1+،Cd2 و -Cd(SO4)22 معنی‌دار بود. کاربرد بیوچار در خاک شنی موجب کاهش (0/05>p) غلظت گونه‌های +CdSO40،CdC120،CdC1 و +CdOH نسبت به خاک شاهد شد. درحالی‌ که در خاک رسی تفاوت معنی‌داری دیده نشد. همچنین در خاک شنی شوری ناشی از کلریدسدیم باعث افزایش غلظت گونه‌های +CdCl و CdCl20 و کاهش گونه‌های CdSO4و +CdOH  نسبت به خاک شاهد شد (0/05>p). نتایج نشان داد که تأثیر بیوچار بر کاهش سمیت کادمیم در محلول در خاک شنی بیشتر از خاک رسی بود.

محمدجواد آقاسی، سیدعلیرضا موسوی، مصطفی ترکش، سعید سلطانی،
جلد 28، شماره 3 - ( 8-1403 )
چکیده

گون پوشش گیاهی بسیاری از کوهستان‌های فلات ایران است و باتوجه‌به شکل بالشتی و سیستم ریشه‌دوانی عمیق، کنترل و نفوذ بارش‌های جوی را به درون خاک تسهیل و نقش عمده‌ای در ارائه خدمات اکوسیستمی ایفا می‌کند. از طرفی همبستگی اکوسیستم‌های گون‌زار (Astragalus habitats) با اقلیم‌های خشک و نیمه‌خشک، آن‌ها را در برابر تغییرات اقلیمی آسیب‌پذیر نموده‌است. در این مطالعه نقشه تولید رواناب بر پایه منحنی بادیکو تحت شرایط حال حاضر و آتی تغییر اقلیم (2050) با استفاده ازداده‌های اقلیمی و دمایی سایتChelsa (مدل گردش عمومی CanESM2) در نرم‌افزار TerrSet و با استفاده از نقشه‌های: زیرحوزه‌ها، بارش سالانه، تبخیر و تعرق پتانسیل سالانه، عمق خاک، آب قابل‌دسترس گیاه و نقشه "پوشش زمین _کاربری زمین" حال حاضر و آینده با ترکیبی از روش‌های میدانی و مدل‌های پراکنش گونه‌ای در مقیاس محلی حوزه آبخیز رودخانه شور دهاقان (زاگرس مرکزی) تهیه و درنهایت خسارت رواناب مازاد تولید‌شده در اثر تغییر اقلیم به روش هزینه جایگزین (Replacement cost method) برآورد شد. نتایج حاکی از افزایش حجم رواناب سالانه حوزه از70 میلیون مترمکعب در حال حاضر به 105 میلیون مترمکعب در شرایط تغییر اقلیم تحت سناریوی rcp26 سال 2050 بود. با احتساب هزینه 10 میلیون ریال به ازای کنترل 530 مترمکعب رواناب از طریق پروژه‌های متنوع آبخیزداری، جلوگیری از خسارات رواناب مازاد تولید‌شده، نیازمند اعتباری بالغ بر 660 میلیارد ریال بر اساس ارزش حال است. این مطالعه قابلیت نرم‌افزار TerrSet برای پیش‌بینی و تولید نقشه خدمت اکوسیستم تولید رواناب تحت تغییرات اقلیمی یا تغییرات کاربری اراضی و با هدف ارزش‌گذاری را در مقیاس محلی به اثبات رساند. همچنین ارزش‌گذاری فوق می‌تواند مبنای برنامه‌ریزی و تأمین اعتبار برای مطالعه و اجرای طرح‌های آبخیزداری با هدف مقابله با تهدیدات تغییر اقلیم باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb