9 نتیجه برای گیاهپالایی
امیر تائبی، کهربا جیرانی، آقافخر میرلوحی، علیرضا زاده بافقی،
جلد 11، شماره 42 - ( 10-1386 )
چکیده
برخی فرایندهای صنعتی، همچون آبکاری و استخراج طلا، سیانور مصرف میکنند که متعاقباً به فاضلاب این صنایع وارد می شود. چون ترکیبات سیانور سمی هستند، باید فاضلابهای حاوی سیانور قبل از تخلیه به محیط زیست، تصفیه شوند. چندین روش برای حذف یا سمیتزدایی سیانور وجود دارد که از متداولترین آنها در عمل، زوال طبیعی سیانور، کلریناسیون قلیایی و اکسیداسیون با پراکسید هیدروژن هستند. با توجه به مشکلات فنی و اقتصادی مرتبط با این روشهای تصفیه، اخیراً فرایندهای تصفیه بیولوژیکی مورد توجه قرار گرفتهاند. در گیاه پالایی، از قابلیت گیاهان برای حذف آلایندهها استفاده میشود. هدف عمده این تحقیق امکان سنجی و بررسی پتانسیل گیاه پالایی توسط گیاهان غیر چوبی در امر پاکسازی خاک آلوده به سیانور است. آزمایشهای این تحقیق در قالب طرح فاکتوریل کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. سه گیاه غیر چوبی سورگوم (به عنوان گیاه سیانوژنیک)، فستوکا با اندوفایت و فستوکا بدون اندوفایت (به عنوان گیاهان علفی) برای تصفیه خاک آلوده به سیانور استفاده شدند. آنالیز واریانس داده های مربوط به کاهش سیانور خاک و نیز تجمع سیانور در گیاه نشان داد که گیاه پالایی روش مناسبی برای پالایش خاک های آلوده به سیانور با غلظت کم، می باشد. در ضمن مشاهده شد که گیاه سیانوژنیک سورگوم در حذف سیانور خاک از راندمان بهتری نسبت به گیاهان علفی فستوکا برخوردار است، لیکن بخش قابل توجهی از سیانور خاک در بافت های سورگوم تجمع می یابد.
ابراهیم فتاحی کیاسری، امیر فتوت، علیرضا آستارایی، غلامحسین حقنیا،
جلد 14، شماره 51 - ( 1-1389 )
چکیده
افزایش فعالیتهای صنعتی در طی سالهای اخیر و به دنبال آن ورود انواع آلایندههای آلی و غیر آلی از جمله سرب به خاک از مشکلاتی است که سلامت بشر را تهدید میکند. گیاهپالایی (Phytoremediation) از جمله روشهای پیشنهادی است که با انباشت عناصر سنگین در اندام هوایی گیاهان، خروج این عناصر از خاکهای آلوده را امکانپذیر میکند. هدف این مطالعه بررسی امکان گیاه پالایی در خاک با استفاده از گیاهان آفتابگردان، ذرت و پنبه در حضور اسید سولفوریک و EDTA بود. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو سطح عنصر سرب (0 و 200 میلیگرم در کیلوگرم خاک)، EDTA با سه سطح 0، 5/1، 3 میلیمول در کیلوگرم خاک، اسید سولفوریک با سه سطح 0، 5/0 و 1 میلیمول در کیلوگرم خاک و سه گیاه آفتابگردان، ذرت و پنبه با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. نتایج نشان داد که مقدار 5/1 و 3 میلیمولEDTA اثر معنیداری بر مقادیر سرب در ریشه و اندام هوایی گیاهان داشت. بیشترین افزایش سرب اندام هوایی به ترتیب به اندازه 17 و 3/28 برابر شاهد در پنبه دیده شد. مقدار 5/1 میلیمول EDTA نسبت به 3 میلیمول EDTA تأثیر بیشتری در انباشت مقدار کل این عنصر در بین گیاهان داشت. افزایش EDTA در سطوح ذکرشده بر مقدار کل سرب ریشه اثر معنیداری نداشت. افزایش اسید سولفوریک در غلظتهای یادشده با روند نامنظم، تغییراتی را در مقادیر سرب گیاهان ایجاد کرد. به طور کلی، ذرت در بین سه گیاه دارای توان بالاتری در جذب و انتقال سرب بود. مقایسه مقادیر سرب در ریشه و اندام هوایی گیاهی بر اثر استفاده از اسیدسولفوریک و EDTA در غلظتهای ذکرشده نشانگر اثر بیشتر EDTA در افزایش تجمع این عنصر در گیاهان بود.
احمد رضا مللی، محمد علی حاج عباسی، مجید افیونی، امیرحسین خوشگفتارمنش،
جلد 15، شماره 56 - ( 4-1390 )
چکیده
لجن تولید شده در پالایشگاهها از جمله مهمترین آلایندههای محیط زیست میباشد. دفن کردن و سوزاندن لجنها آثار خطرناکی بر محیط زیست و سلامت انسان میگذارد. بنابراین باید از روشهایی که سبب کاهش آثار سمی لجن حاوی مواد هیدروکربنی میشوند، استفاده نمود. به همین منظور در این پژوهش با استفاده از گیاهان، پالایش ترکیبات آلی لجن در خاک جهت کاهش یا حذف هیدروکربنهای نفتی مورد آزمون قرار گرفت. لجن آبگیری شده واحد بازیافت آب پالایشگاه اصفهان ابتدا در هوا خشک شد. سپس به نسبتهای 0، 10، 20، 30 و 40 درصد وزنی با دو خاک آهکی محمودآباد با بافت رسی (Typic Haplocalcids) و باغپرندگان با بافت لومسیلتی
(Anthropic Torrifluvents) مخلوط شدند. به منظور آزمایش گیاهپالایی 100 عدد بذر تالفسکیو(Festuca arundinacea) و اگروپایرون (Agropyron Smithii) هر یک جداگانه در گلدانهای 3 کیلوگرمی حاوی تیمارهای مختلف خاکهای آلوده به لجن در سه تکرار به مدت 5 ماه کشت شد. آبیاری به طور مرتب هر سه روز یک بار با اندازهگیری رطوبت به صورت وزنی، در حد ظرفیت مزرعه انجام شد. در پایان دوره کشت، عملکرد گیاهان و درصد کاهش کل هیدروکربنهای نفتی ریزوسفر گیاهان تعیین شد. نتایج نشان داد که با افزایش درصد لجن تا سطح 40 درصد میزان هیدروکربنهای نفتی در ریزوسفر گیاه تالفسکیو 65 درصد کاهش یافت. در حالیکه در ریزوسفر گیاه اگروپایرون با افزایش درصد لجن و در سطح 30 درصد میزان ترکیبات نفتی 55 درصد کاهش یافت. در مجموع سطح 40 درصد لجن، عملکرد ریشه و اندامهوایی کمتری نسبت به سایر سطوح لجن در اگروپایرون و تالفسکیو داشت. تجزیه هیدروکربنهای نفتی در ریزوسفر تالفسکیو و در سطح 40 درصد لجن مخلوط با خاک باغ پرندگان بیشتر از سایر سطوح بود، اما عملکرد به دست آمده در این سطح بسیار پایین بوده و به دست آوردن سطح پوشش مناسبی از گیاه مشکل است. اما در کل عملکرد این گیاه در سطح 20 درصد لجن مخلوط با خاک محمودآباد کاهش بسیار زیادی نسبت به شاهد نداشت و تجزیه هیدروکربنهای نفتی نیز در این سطح نسبتا قابل قبول بود. بنابراین گیاهپالایی به وسیله این گیاه و در خاک محمود آباد در سطح 20 درصد لجن و درخاک باغپرندگان در سطح 30 درصد لجن توصیه میشود. بیشترین مقدار تجزیه هیدروکربنهای نفتی در ریزوسفر اگروپایرون، در سطح 30 درصد لجن مخلوط با خاک باغپرندگان مشاهده شد. اما بیشترین عملکرد گیاه در سطح 20 درصد لجن دیده شد. بنابراین گیاهپالایی به وسیله این گیاه در سطح 20 و 30 درصد لجن و ترجیحا مخلوط با خاک با بافت سبکتر توصیه میشود. این مطالعه نشان داد که ریزوسفر گیاه تال فسکیو در کاهش ترکیبات نفتی بیشترین اثر را داشته است و به نظر میرسد که گیاهپالایی در خاکهای با بافت ریزتر میتواند با جذب و تثبیت ترکیبات سمی در سطوح بالاتری از ترکیبات آلاینده گیاه را در خود رشد و توسعه دهد
نجمه مظلوم، رضا خراسانی، امیر فتوت، یوسف هاشمی نژاد،
جلد 17، شماره 66 - ( 11-1392 )
چکیده
اصلاح خاکهای شور با وسعت جهانی 831 میلیون هکتار، اقدامی مؤثر در افزایش تولیدات کشاورزی است. کشت گونههایی از گیاهان مقاوم به شوری میتواند سبب افزایش حلالیت کلسیت و آزاد شدن کلسیم در محلول خاک و در نتیجه اصلاح خاک گردد. این تحقیق در قالب طرح کاملاَ تصادفی با آرایش کرتهای خرد شده در ستونهایی پر شده از یک خاک شور- سدیمی ( 8/23 SAR= ،7/7=pHs، dS m-188/12=(ECe انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمارهای تحت کشت روناس(Rubia tinctorum)، سسبانیا (Sesbania acuelata) و مرغ (Cynodon dactylon) و تیمارهای شیمیایی گچ در دو سطح 50 و 100 درصد نیاز گچی و اسید سولفوریک به میزان اکیوالانی برابر با نیاز گچی و یک شاهد، هر یک در سه تکرار اعمال شد. تمامی تیمارها با 41 لیتر آب شهری بهطور یکسان و بهمدت 30 روز در 8 مرحله آبشویی شدند. پس از آبشویی، ویژگیهایی شامل نسبت جذبی سدیم (SAR) و هدایت الکتریکی (EC) خاک، مقدار سدیم موجود در زهاب و مقدار سدیم جذب شده توسط گیاهان اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد گیاهان و بهسازهای شیمیایی بهطور میانگین بهترتیب سبب 59 و 65 درصد کاهش SAR خاک نسبت به شاهد شدند. همچنین، تیمارهای گیاهی به استثناء گیاه سسبانیا، سبب بیشترین مقدار آبشویی سدیم از خاک گردیدند که نشاندهنده نقش مؤثر این گیاهان در انحلال و آبشویی سدیم نامحلول یا تبادلی خاک است. با توجه به نتایج این تحقیق و نیز مزیت کشت گیاه جهت حفاظت خاک، گیاهپالایی را میتوان بهعنوان جایگزینی مناسب و سودمند برای اصلاح خاکهای شور- سدیمی مورد توجه قرار داد.
فهیمه نیک سرشت، مجید افیونی، امیرحسین خوشگفتارمنش، وجیهه درستکار،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده
گیاهپالایی یکی از روشهای اصلاح خاکهای آلوده است. در این روش از گیاهان مقاوم با پتانسیل جذب بالا، جهت پاکسازی عنصر آلاینده استفاده میشود. هدف از این پژوهش گلخانهای، یافتن گیاه مناسب با بیشترین ضریب انتقال و غلظت روی در شاخسار بود. به این منظور خاک معدن سرب و روی باما در منطقه ایرانکوه استان اصفهان با غلظت بالای روی انتخاب گردید. جهت مقایسه قدرت پاکسازی گیاهان، گیاه آفتابگردان (L. Heliantus annus)، شبدر قرمز (Trifolium pretense L.)، تالاسپی سیرلسنز ((Thlaspi caerulescens و تاج خروس وحشی (Amaranthus retroflexus) در 3 تکرار و در قالب طرح کاملا تصادفی در گلدانهای 8 کیلوگرمی کشت شدند. بعد از گذشت 70 روز، شاخسار و ریشه گیاهان برداشت شد و غلظت روی در این بافتها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بیشترین غلظت روی با تفاوت معنیدار نسبت به دیگر گیاهان، در ریشه و شاخسار گیاه تالاسپی سیرلسنز بهترتیب با مقادیر 3125 و 4041 میلیگرم در گیلوگرم مشاهده شد. بیشترین ضریب انتقال و فاکتور تجمع زیستی نیز، مربوط به گیاه تالاسپی سیرلسنز بود. براساس نتایج این پژوهش، گیاه تالاسپی سیرلسنز یک گیاه بیشانباشتگر مناسب جهت پاکسازی خاکهای آلوده به روی بود.
شیرین جهانبخشی، محمدرضا رضایی، محمدحسن سیاریزهان،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
گیاهپالایی یکی از روشهای پاکسازی خاکهای آلوده است که با انباشت عناصر سنگین در بافتهای گیاهان، خروج این عناصر را از خاکهای آلوده امکانپذیر میکند. لذا برای رسیدن بهاین هدف، این پژوهش، بهصورت کشت گلدانی و در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال 1390 در دانشگاه بیرجند انجام شد. از دو گونه گیاهی اسفناج و شاهی بهمنظور بررسی حذف یا کاهش غلظت دو فلز کادمیوم و کروم استفاده شد. در این مطالعه از سطوح مختلف کادمیوم با استفاده از نمک کلریدکادمیوم (5، 50 و100 میلیگرم بر کیلوگرم) و کروم با استفاده از نمک کلریدکروم (3) (50، 100 و150 میلیگرم بر کیلوگرم) و همچنین شاهد (سطح صفر) برای هر گونه با سه تکرار استفاده شد .نتایج نشان داد که غلظت کادمیوم و کروم در اندامهای هوایی اسفناج و شاهی بهطور معنیداری (01/0P<) تحت تأثیر غلظت تیمارهای بهکار رفته در خاک بودند. در گونه اسفناج با افزایش غلظت کادمیوم و کروم در خاک، میزان غلظت هر دو فلز در اندامهای هوایی افزایش نشان داد. در گونه شاهی با افزایش غلظت کادمیوم در خاک، میزان غلظت آن در اندامهای هوایی افزایش اما غلظت کروم کاهش نشان داد. همچنین مقایسه میزان غلظت کادمیوم و کروم در اندامهای هوایی دو گونه اسفناج و شاهی نیز نشان داد که هر دوگونه از نظر میزان غلظت کادمیوم، رفتار مشابه و از نظر میزان غلظت کروم رفتار متفاوتی نشان دادند. بنابراین، براساس نتایج، هر دو گونه اسفناج و شاهی برای گیاهجذبی کادمیوم و کروم در فناوری گیاهپالایی مناسب میباشند و در غلظتهای بالای کروم استفاده از گیاه شاهی جهت گیاهپالایی توصیه نمیشود.
امیر پرنیان، مصطفی چرم، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، مهری دیناروند،
جلد 18، شماره 70 - ( 12-1393 )
چکیده
کادمیوم عنصری مضر برای حیات و آلایندهای خطرناک بهشمار میرود. این عنصر از طریق پسابها، زهابها و فاضلابها (شهری و صنعتی) سبب آلودگی، کاهش کیفیت وگاهی سمیت منابع آب میگردد. با افزایش جمعیت و نیاز بهمنابع آب بیشتر، همچنین افزایش آلودهشدن این منابع آبی ارزشمند، نیاز شدیدی به روشهای نو و ارزان برای پالایش و بهبود کیفیت آبها احساس میشود. گیاهپالایی با گیاهان آبزی روشی مؤثر و ارزان برای بهبود کیفیت آب و پسابهاست. هدف از این مطالعه پتانسیلیابی حذف زیستی کادمیوم بهوسیله عدسک آبی از محیطهای آبی است که برای دستیابی به آن مهم، پس از تعیین pH بهینهی رشد عدسک آبی (Lemna gibba L.)، این گیاه طی 11 روز در محلول غذایی هوگلند، آلوده به 4 سطح مختلف کادمیوم (1، 2، 4 و 6 میلیگرم در لیتر) کشت شد و با اندازهگیری روزانهی کادمیوم در محلول کشت، همچنین مقدار اولیه و نهایی آن در گیاه حذف زیستی این فلز سنگین از پسابها امکانسنجی گردید. اثرات زیستی کادمیوم بر رشد گیاه با اندازهگیری شاخص تولید جرم زنده بررسی شد. گیاه عدسک آبی کادمیوم را بهمقدار زیادی جذب کرد و کارایی حذف کادمیوم به بیش از 91% در سطح آلودگی 4 میلیگرم در لیتر رسید. ضریب انتقال و شاخص جذب حداکثری کادمیوم در سطح 6 میلیگرم در لیتر، 82/517 و 36/9 میلیگرم بهدست آمد. کمترین و بیشترین مقدار شاخص تولید جرم زنده گیاهی 2 و 71/4 گرم در روز، بهترتیب مربوط به سطوح آلودگی 6 و 0 (شاهد) میلیگرم در لیتر بود. پالایش زیستی کادمیوم به کمک عدسکآبی که گیاه بومی آبگیرهای جنوب ایران است، در محیط مصنوعی امکانپذیر است و بررسی پتانسیل آن در گیاه پالایی نیکل از پسابهای آلوده پیشنهاد میشود.
پریسا احمدپور، محسن سلیمانی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده
گیاهپالایی یک فناوری کم هزینه و سازگار با محیط زیست است که در آن از پتانسیل گیاهان برای پالایش محیطهای آلوده به آلایندههای آلی و معدنی استفاده میکنند. این مطالعه جهت بررسی پتانسیل گیاه Jatropha curcas برای پالایش یک خاک آلوده به کادمیم (در غلظتهای صفر، 25 ،50، 75، 100 و150 میلیگرم کادمیم در کیلوگرم خاک) در یک دوره 5 ماهه انجام شد. شاخص تجمع زیستی (نسبت غلظت فلز در ریشه گیاه بهمیزان غلظت آن در خاک)، شاخص جابجایی (نسبت غلظت فلز در شاخساره گیاه بهمیزان غلظت آن در خاک) و درصد کارایی برداشت (درصد مقدار فلز در کل زیستتوده خشک گیاه بهمقدار فلز موجود در محیط خاک) تعیین شد. میزان انباشت فلز کادمیم در ریشه بیشتر از ساقه و در ساقه بیشتر از برگ گیاه بود. بیشترین میزان غلظت کل کادمیم (حدود 1100 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک( و بیشترین درصد کارایی برداشت کادمیم بهترتیب در تیمارهای 150 و 25 میلیگرم کادمیم در کیلوگرم خاک مشاهده شد. شاخص تجمع زیستی گیاه بیشتر از یک و شاخص جابجایی آن کمتر از یک بود. اگرچه نتایج بیانگر پتانسیل این گونه برای تثبیت کادمیم در خاکهای آلوده به این فلز یبود؛ با این وجود انجام پژوهشهای بیشتر در عرصه نیز نیاز است.
جهانگیر عابدی کوپایی، محمد مهدی درافشان، سیدعلیرضا گوهری،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
روشهای متعددی برای شوریزدایی از پسابهای شور وجود دارد که یکی از مهمترین آنها، زیستپالایی است. هالوفیتها گیاهانی هستند که قادرند غلظتهایی از نمک را تحمل کنند که اغلب گیاهان در این شرایط قادر به حیات نیستند. در این پژوهش، امکان شوریزدایی با استفاده از گیاه هالوفیت کینوا گونه تیتیکاکا مورد مطالعه قرارگرفته است. گیاه کینوا با استفاده از سیستم کشت بدون خاک (هیدروپونیک) و در سه سطح شوری (2، 8 و 14 دسیزیمنس بر متر) و تعداد 12 مخزن (9 مخزن با گیاه و 3 مخزن دیگر بدون گیاه و بهعنوان شاهد) با تعداد کل 135 بوته (تعداد 15 بوته در هر مخزن) و با دو زمان ماند 15روزهای (15 و30 روز) و در قالب یک طرح کاملاً تصادفی بهشکل چند عاملی با سه تکرار برای هر سطح شوری کشت داده شد و پارامترهای هدایت الکتریکی و سایر غلظت کاتیونها و آنیونها، قبل و بعد از تصفیه توسط این گیاه اندازهگیری شد. نتایج بهدستآمده نشاندهندۀ آن است که گیاه کینوا مقادیر هدایت الکتریکی را در سطوح شوریEC~ 2 dS/m (آب کم شور)، ~EC 8ds/m (آب لبشور) و EC~14 dS/m (آب با شوری زیاد) در مدت 30 روز بهترتیب 5/33، 8/12 و 9/35 درصد کاهش داد. همچنین یونهای کلسیم، منیزیم، سدیم و کلراید را بهترتیب حداکثر 10، 7/62، 5/60 و 7/01 درصد بسته به سطح شوری کاهش میدهد. بر اساس نتایج این پژوهش، گیاهپالایی کینوا پتانسیل کمی در کاهش نمک از آبهای نامتعارف مانند پسابهای شور دارد.