جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای Ahp

راضیه رمزی، عباس خاشعی سیوکی، علی شهیدی،
جلد 18، شماره 69 - ( 9-1393 )
چکیده

محدودیت منابع آب موجود و بحران‌های ناشی از کمبود آب مدت‌هاست که موضوع بحث بسیاری از محافل تخصصی آب می‌باشد. در شرایط آب و هوایی ایران مشکل اصلی در راه افزایش تولید محصولات کشاورزی، محدودیت منابع آب است. روش‌های آبیاری قطره‌ای یک راه حل مناسب جهت استفاده بهینه از منابع آب می‌باشند، به شرطی که انتخاب، طراحی، اجرا و بهره‌برداری سیستم آبیاری قطره‌ای با دقت کافی و به‌طور اصولی انجام گیرد. در این تحقیق پتانسیل و تناسب اجرای سیستم‌های آبیاری قطره‌ای در استان خراسان جنوبی با توجه به شرایط اقلیمی، کیفیت منابع آب زیرزمینی، وضعیت توپوگرافی و مشخصات خاک مناطق مذکور، ارزیابی شده است. بدین منظور کلیه پارامترهای مؤثر در آبیاری قطره‌ای با استفاده از نرم‌افزار Arc GIS 9.3 پهنه‌بندی و کلاس‌بندی شده و توسط روش میانگین حسابی در AHP تبدیل به یک نقشه شدند که در واقع نقشه نهایی برای مکان‌یابی سیستم‌های آبیاری قطره‌ای در استان بود. با توجه به تحقیق حاضر حدود 50 درصد اراضی استان خراسان جنوبی قابلیت اجرای سیستم آبیاری قطره‌ای را دارد. در 50 درصد باقیمانده هم به‌استثنای 9 دشت با اجرای تمهیداتی می‌توان از سیستم قطره‌ای استفاده نمود. با این وجود طرح‌های قطره‌ای اجرا شده در استان کم بوده و بایستی جهت اطلاع‌رسانی و سایر اقدامات برای توسعه این سیستم‌ها در استان تلاش بیشتری صورت گیرد.


مصطفی گودرزی، جهانگیر عابدی کوپایی، منوچهر حیدرپور، حمیدرضا صفوی،
جلد 19، شماره 73 - ( 8-1394 )
چکیده

با توجه به‌تغییرات زیاد وقایع هیدرولوژیکی نسبت به زمان و مکان در مناطق خشک و نیمه‌خشک اندازه‌گیری تغذیه در این مناطق بسیار دشوار می‌باشد. طی سال‌ها هنوز هم روش ثابت و مشخصی برای اندازه‌گیری تغذیه آب‌های زیرزمینی وجود ندارد و تا کنون روش‌های مختلفی برای محاسبه نرخ تغذیه توسعه یافته است. هدف از این تحقیق ارزیابی و ایجاد یک روش هیبریدی برای محاسبه تغذیه آب‌های زیرزمینی می‌باشد. در این تحقیق با استفاده از یک روش هیبریدی اثرات پارامترهای مختلف بر تغذیه آب‌های زیرزمینی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهم‌ترین پارامترهای م&zwjؤثر بر تغذیه بافت خاک، بارش، کاربری اراضی، ضخامت ناحیه غیراشباع، شیب زمین، میزان نیاز آبیاری و آبدهی ویژه، می‌باشد که در این بین بارش و بافت خاک بیشترین تأثیر را دارا می‌باشند. نتایج ارزیابی‌ها نشان داد که به‌طور کلی تغییرات‌اند که بارش و دما اثرات قابل توجهی بر تغذیه می‌گذارند به‌طوری که با تغییر 10 درصدی بارش میزان تغذیه بین 16 تا 77 درصد تغییر می‌کند، همچنین با تغییر 1 در جه‌ای دما، میزان تغذیه بین 6 تا 42 درصد تغییر می‌یابد. براساس نتایج به‌دست آمده حساسیت خاک‌های ریز بافت به‌این تغییرات خیلی بیشتر از خاک‌های درشت بافت می‌باشد. همچنین نتایج نشان داد که تغییرات بارش و تبخیر و تعرق در چهار ماه شامل آذر، دی، بهمن و اسفند اثر قابل ملاحظه‌ای در مقدار نرخ تغذیه سالانه دارا می‌باشند. با استفاده از نتایج این تحقیق می‌توان مناطق آسیب‌پذیر دشت، مکان‌های مناسب و نیز زمان مناسب برای تغذیه مصنوعی در سطح دشت را مشخص نمود. به‌طور کلی نتایج به‌دست آمده ازاین تحقیق می‌تواند در جنبه‌های مختلف مدیریت آب‌های زیرزمینی بسیار مفید باشد.


زهرا فیضی، امیررضا کشتکار، آرش ملکیان، هدی قاسمیه،
جلد 20، شماره 76 - ( 5-1395 )
چکیده

کمبود بارندگی و همچنین نزول بارش‌هایی با شدت نسبتاً زیاد در مدت کوتاه از ویژگی‌های مناطق خشک دنیا ازجمله ایران است که به وقوع سیلاب‌های عظیم و مخرب که هرساله موجب بروز خسارات جانی و مالی فراوان می‌باشد، منجر می‌گردد. مشکل کمبود آب در مناطق خشک و نیمه‌خشک دنیا باعث شکننده شدن شرایط زیستی در این مناطق شده است. باتوجه به کاهش مداوم میزان سرانه آب و اهمیت تأمین غذایی افراد جامعه، ضروری است که آب‌های سطحی به‌کمک روش‌هایی از جمله سد سازی و یا روش‌های تغذیه مصنوعی مهار گردند. در این تحقیق، هفت عامل شیب، نفوذپذیری سطحی، قابلیت انتقال آب در آبرفت، کیفیت آبرفت، کاربری اراضی، حجم رواناب و ضخامت لایه هوادار به‌عنوان عوامل مؤثر در مکان‌یابی مناطق مستعد پخش سیلاب و تغذیه مصنوعی جنوب دشت کاشان درنظر گرفته شدند. پس از تهیه لایه‌های رقومی موردنظر، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی وزن هرکدام از معیارها تعیین گردید. در نهایت نقشه‌های وزندار حاصل و با یکدیگر ادغام و نتایج آن نشان داد که پارامتر کاربری اراضی با وزنی معادل 22% بیشترین وزن را به خود اختصاص داده‌ و به‌عنوان اولویت‌های اول در مکان‌یابی پخش سیلاب مطرح گردید. پارامترهای حجم رواناب، نفوذپذیری، شیب، عمق لایه هوادار، ضریب انتقال و کیفیت آبرفت به‌ترتیب اولویت های دوم تا هفتم را به خود اختصاص دادند.


علیرضا عرب عامری، کورش شیرانی،
جلد 21، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده

روند رو‌به ‌رشد و توسعه شهرستان شاهرود در سال‌های اخیر، استراتژی مدیریت منابع آب زیرزمینی در این منطقه را بیش از پیش ایجاب می‌کند. هدف از این پژوهش انتخاب مکان‌های بهینه تغذیه مصنوعی سفره‌های آب زیرزمینی با استفاده از رویکرد ترکیبی AHP-TOPSIS گروهی می‌باشد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش‌های میدانی و کتابخانه‌ای است. بدین‌صورت که پس از مشخص کردن منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و عکس‌های هوایی، به بازدید از منطقه پرداخته شده است و معیارها و زیر معیارها با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه‌ای مشخص گردید که شامل ۵ معیار و ۱۲ زیرمعیار می‌باشد. در گام بعد اقدام به انتخاب مکان‌های بهینه تغذیه مصنوعی با روش ترکیبی گردید که شامل طراحی ساختار سلسله مراتبی از موضوع، تهیه ماتریس‌های مقایسات زوجی و قرار دادن آنها در اختیار خبرگان برای به‌دست آوردن ارزش معیارها و زیر معیارها و نهایتاً رتبه‌بندی مناطق با استفاده از روش TOPSIS است. نتایج نشان داد که معیارهای لیتولوژی، شیب، عمق سطح آب زیرزمینی و کاربری اراضی بیشترین تأثیر را در تعیین عرصه‌های مساعد برای تغذیه مصنوعی سفره‌های آب زیرزمینی داشته‌اند. به‌منظور اعتبار‌سنجی روش، از عرصه‌های کنترلی استفاده گردید. نتایج اعتبار‌سنجی موید دقت بالای روش (۰۲/۸۷)، در شناسایی مناطق مستعد برای تغذیه مصنوعی می‌باشد. در مجموع از کل منطقه مطالعاتی به مساحت 25/7603 کیلومتر مربع، ۷۳/۶ درصد (۹۷/۵۱۳ کیلومتر مربع) در کلاس بسیار مساعد و ۸۲/۱۲ درصد (۷۳/۹۷۴ کیلومتر مربع) در کلاس مساعد قرار گرفت.
 


وحید سروی، حمید رضا متین فر،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

افزایش سریع جمعیت کشور، نیاز به تولید بیشتر مواد غذایی را می‌طلبد، یکی از روش‌ها برای نیل به این مهم افزایش تولید در واحد سطح است. در کشاورزی مدرن امروزه، تهیه نقشه حاصلخیزی خاک برای برنامه‌ریزی بهتر به‌منظور استفاده از کودهای شیمیایی و بهره‌برداری از خاک ضروری است. هدف از این تحقیق ارزیابی حاصلخیزی خاک بر اساس ویژگی‌های شیمیایی در دشت مغان با 191 نقطه مطالعاتی ‌است. بدین‌منظور در محیط نرم‌افزار ArcGIS ‌درون‌یابی با مدل کریجینگ بین نقاط صورت گرفت و پس از تهیه نقشه اولیه پارامترها شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کربن آلی، منگنز، روی، آهن و شوری خاک تهیه و طبقه‌بندی شد. سپس از تکنیک سلسله مراتبی (AHP) برای وزن‌دهی پارامترها استفاده شد و با استفاده از ترکیب نقشه عناصر به‌عنوان لایه‌ها نقشه حاصلخیزی منطقه تهیه شد. بر اساس نتایج نقشه حاصلخیزی مشخص شد که 7/23 درصد اراضی زراعی دارای وضعیت حاصلخیزی ضعیف، 3/28 درصد اراضی دارای وضعیت حاصلخیزی متوسط، 4/25 درصد اراضی وضعیت حاصلخیزی خوب و 6/22 اراضی وضعیت حاصلخیزی خیلی خوب هستند.

مسیح مرادی زاده، کورش شیرانی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

مدیریت منابع آبی مستلزم ارزیابی دقیق ذخایر آبی و میزان دسترسی به آن در هر منطقه و شناخت فرایندهای محیطی حاکم بر این منابع است. بنابراین هدف اصلی در این مقاله شناسایی زون‏های بالقوه ذخیره آب‏های زیرزمینی با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP)تهیه نقشه پهنه ‏بندی و ارزیابی آن است. بر این اساس نقشه‏های موضوعی مانند ژئومورفولوژی، تراکم زهکشی، تراکم خطواره، شیب و کاربری اراضی برای تجزیه و تحلیل FAHP آماده و وزن لایه‏های انتخاب شده با استفاده از روش FAHP محاسبه شد. در نهایت نقشه پهنهبندی بالقوه آب‏های زیرزمینی به پنج اولویت ضعیف، متوسط، خوب، بسیار خوب و عالی رده‏بندی شد. از آنجا که تعداد و تراکم چاه‏ها و چشمه‏های موجود در محدوه مورد بررسی بیانگر پتانسیل ذخیره آب زیرزمینی مناطق است، بنابراین از منحنی ویژگی عمل‏گر نسبی یا گیرنده (ROC) با به‌کارگیری نقشه پراکنش نقاط چشمه به‌عنوان پتانسیل بالفعل منابع آب زیرزمینی برای ارزیابی صحت و اعتبارسنجی آن استفاده شد. نتایج نشان داد مساحت الویت‏های پتانسیل منابع آب زیرزمینی به‌ترتیب الویت از اول یا بسیار خوب (37/7 کیلومترمربع)، دوم یا خوب (55 کیلومترمربع)، سوم یا متوسط (40 کیلومترمربع)، چهارم یا ضعیف (107 کیلومترمربع) و الویت پنچم یا بسیار ضعیف (98/4 کیلومترمربع) به‌عنوان مناطق پیشنهادی مشخص شدند.

فرشید کبودوند، سید سجاد مهدی زاده محلی،
جلد 24، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

دشت خانمیرزا در استان چهارمحال‏ و بختیاری یکی از دشت ‏های حاصلخیز کشور است که در آن کشاورزی رونق بسیاری دارد. اما کمبود بارش طی سالیان اخیر و برداشت بی‏رویه از چاه ‏های موجود در منطقه، باعث کاهش سطح آب در چاه ‏های برداشتی و حتی پدیده فرونشست زمین شده است. ازسوی دیگر استفاده زیاد از کودهای شیمیایی به‏ خصوص کودهای نیتراته و کاهش حجم آب در آبخوان ‏ها، باعث افزایش میزان املاح و مواد شیمیایی در آب زیرزمینی آن دشت شده است. بنابراین اهمیت ایجاد حوضچه ‏های تغذیه مصنوعی به‌عنوان یکی از راهکارهای احیای آبخوان در این دشت بیش از پیش آشکار می‌شود. در این مطالعه، برای شناسایی مکان ‏های مناسب ساخت حوضچه تغذیه، 12 عامل تأثیرگذار در انتخاب محل احداث حوضچه‌های تغذیه مصنوعی شناسایی و وزن آنها نسبت به یکدیگر با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) مشخص شده‌ است. در ادامه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تمامی لایه ‏های تولید شده روی هم قرار داده شده و مکان ‏های مناسب و اولویت‏دار شناسایی شده‏اند. ویژگی مکان‏ های بهینه شناسایی شده در این پژوهش در راستای استفاده از پساب کشاورزی است. مطابق با یافته‏ های این تحقیق از میان تمامی عوامل، افت تراز آب زیرزمینی بیشترین وزن (40 درصد) و شیب زمین با توجه به وجود شاخص نزدیکی به آبراهه‌های موجود به‌عنوان یک معیار مستقل کمترین وزن را به‌خود اختصاص داده و مکان‌هایی با وسعت حدود 18 کیلومتر مربع واقع در نواحی شمالی و شمال غربی دشت خانمیرزا در اولویت احداث حوضچه تغذیه قرار خواهند داشت.

جواد چزگی، مجید آسیایی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

فرسایش باعث هدر رفتن و کاهش حاصلخیزی خاک می‌شود، که یکی از پیامدهای آن به خطر افتادن امنیت غذایی ساکنین منطقه است. لذا برای کاهش فرسایش نیاز به کنترل و مدیریت آن با استفاده از روش‌های حفاظت خاک است. برای مدیریت و ﻛﻨﺘﺮل ﻓﺮﺳﺎﻳﺶ اﺑﺘﺪا ﻻزم اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺑﺮرﺳﻲ ﺟﺎﻣﻊ از ﻋواﻣﻞ مؤثر در ﻓﺮﺳﺎﻳﺶ ﺧﺎک ﺑﻪ‌ﻋﻤﻞ آﻳﺪ. چنانچه در مناطقی از ﻳﻚ ﺣﻮزه آبخیز، از نظر فرسایش خاک حالت بحرانی وجود داشته باشد، با استفاده از عوامل مؤثر شناسایی محل دقیق فرسایش سریع‌تر و کم‌هزینه خواهد بود و در ادامه عملیات کنترل و مبارزه با فرسایش مقدور و معقول خواهد شد. در این تحقیق برای تعیین مناطق مستعد فرسایش از سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل‌های تصمیم‌گیری A­HP و ANP در منطقه باقران بیرجند استفاده شد. ابتدا 10 معیار مؤثر شامل معیارهای باران، شیب، جهت شیب، خاکشناسی، زمین‌شناسی، نفوذپذیری، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، فاصله از جاده و روستا بر فرسایش در منطقه بر اساس نظرات کارشناسان امر و مطالعات کتابخانه‌ای تعیین شد. در مرحله بعد پرسشنامه­هایی برای تأثیر معیارها بر فرسایش برای متخصصان امر ارسال شد و پس از تکمیل پرسشنامه‌ها بر اساس نرم‌افزار Supper Decision اهمیت نسبی معیارها به‌دست آمد. در ادامه بر اساس اهمیت نسبی معیارها نقشه‌ها تهیه و با هم تلفیق شدند. عامل بارندگی بیشترین تأثیر را در فرسایش‌پذیری منطقه در روش AHP با اهمیت نسبی 0/21 و معیار پوشش گیاهی با وزن 0/158 در روش ANP بیشترین تأثیر را در تعیین مناطق مستعد فرسایش داشته است. در نهایت نقشه فرسایش‌پذیری منطقه بر اساس مدل‌های ارائه شده به‌دست آمد. در ادامه منطقه از نظر حساسیت به فرسایش در پنج کلاس طبقه‌بندی شد که مناطق با حساسیت متوسط در هر دو مدل بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده است. در کلاس‌های کم و زیاد روش ANP نتایج بهتر، و در کلاس‌های متوسط روش AHP نتایج بهتری ارائه داد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb