19 نتیجه برای Kar
محمود شفاعی بجستان، منصور استاد عسگری،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده
کاربرد روش تصحیح شده اینشتین، توسط دفتر استانداردهای صنعت آب ایران، وابسته به دفتر فنی وزارت نیرو توصیه شده است. این روش در رودخانههای کم عمق نبراسکا (آمریکا) کالیبره شده و ضریب Ø به طور مصنوعی به نصف کاهش داده شده است. از طرفی، این روش به صورت ترسیمی و وقتگیر میباشد، به طوری که کاربرد آن را غیرممکن نموده است. از این رو، در این مطالعه به منظور سهولت و تسریع محاسبات، یک مدل ریاضی تهیه گردیده است. در این مدل کلیه منحنیها به معادلات جبری تبدیل و انتگرالهای پیچیده با روش تحلیلی و عددی حل شده است. همچنین، به منظور تعیین دقت کاربرد و واسنجی روش در رودخانههای کارون و کرخه، دادههای رسوب و هیدرولوژی ایستگاههای اهواز و حمیدیه به مدت 7 سال جمعآوری و میزان بار رسوب با مدل محاسبه و با نتایج اندازهگیری شده مقایسه گردید.
میزان تأثیر تعدادی از متغیرهای مهم، از جمله مقدار Ø، در برآورد بار رسوب مورد مطالعه قرار گرفت. از آن جا که روش تصحیح شده اینشتین، میزان بار بستر را نیز جداگانه محاسبه میکند، سعی گردید تا با استفاده از دادههای اندازهگیری شده قبلی از رودخانههای آمریکا، دقت روش در برآورد میزان بار بستر مورد ارزیابی قرار گیرد. در این مقاله نحوه مدل کردن روش، دادههای جمعآوری شده، تجزیه و تحلیل حساسیت روش و دقت روش در برآورد بار بستر و بار کل رسوب ارائه شده است.
رضا خراسانی، غلامحسین حق نیا،
جلد 6، شماره 3 - ( 7-1381 )
چکیده
در خاکهای آهکی مناطق خشک و نیمه خشک حضور مقدار زیاد کاتیون کلسیم در سیستم تعادلی خاک (محلول و تبادلی)، همواره واکنشهای شیمیایی فاز محلول و تبادلی خاک را تحت تأثیر قرار میدهد. پدیده تبادل از جمله این واکنشهای شیمیایی است، که تأثیر کاتیون دو ظرفیتی کلسیم در آن بسیار مهم میباشد. یکی از تعادلهایی که در سیستم شیمیایی خاکهای آهکی از اهمیت بیشتری برخوردار است، تعادل پتاسیم-کلسیم است، که میتواند پاسخگوی بسیاری از مسائل در شیمی و حاصلخیری خاک و قابلیت استفاده این عناصر، به ویژه پتاسیم باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در خاکهای آهکی کشور در این زمینه پژوهش زیادی انجام نشده است. این بررسی در شماری از خاکهای آهکی شمال خراسان انجام شد. در مرحله نخست، رابطه رگرسیونی بین KAR (نسبت جذب پتاسیم) و EKR (نسبت پتاسیم تبادلی) در 26 نمونه خاک تعیین گردید (R2=0.77 Y=0.02+2.48X). بدین ترتیب KG (ضریب گزینشپذیری گاپون) خاکها حدود 48/2 برآورد شد. در مرحله دوم، در 14 نمونه خاک اشباع با کلسیم، با افزودن غلظتهای مختلف پتاسیم و برقراری تعادل، رابطه بین EKR و KAR با تقریب زیاد برای هر خاک تعیین شد. دامنه مقدار KG در این خاکها بین 21/1 تا 34/3 با ضریب تبیین (R2) بالای 91/0 به دست آمد. در محدوده خاکهای مورد بررسی، KG در دامنه پتاسیم مورد آزمایش ثابت، و تقریباً مشابه با KG حاصل از رابطه بین EKR و KAR در مرحله اول است. معادله پیشنهاد شده در حقیقت گویای ارتباط میان پتاسیم محلول و پتاسیم تبادلی است، که بر اساس آن میتوان در خاکهای آهکی تأثیر تغییرات پتاسیم محلول را بر پتاسیم تبادلی، در حضور کلسیم و منیزیم بررسی نمود.
محمود شفاعی بجستان، محمد سلیمی گل شیخی،
جلد 6، شماره 4 - ( 10-1381 )
چکیده
در دهه اخیر پژوهشهای بسیاری در باره اثر ریشه گیاهان مختلف بر ویژگیهای مکانیکی خاک، به ویژه مقاومت برشی انجام و روشهای گوناگونی برای سنجش میزان افزایش مقاومت برشی خاک ارائه شده است، که از آن جمله میتوان به آزمایش برش بلوکهای خاک و ریشه در محل اشاره نمود. در پژوهش حاضر با استفاده از این روش به منظور تعیین اثر ریشه درختان پده و گز در افزایش مقاومت برشی خاک، آزمایشهایی در منطقه ملاثانی در ساحل کارون انجام گرفت. بدین منظور یک دستگاه هیدرولیکی برای اندازهگیری نیروی مورد نیاز در برش بلوکهای خاکی طراحی و ساخته شد. سپس در بازه مورد نظر 12 آزمایش برش شامل 4 آزمایش روی بلوکهای خاکی بدون ریشه به عنوان شاهد، 4 آزمایش روی بلوکهای با ریشه درخت گز، و 4 آزمایش با بلوکهای ریشه درخت پده انجام گرفت.
نتایج نشان داد که ریشه درختان گز و پده باعث افزایش 20-66 درصد مقاومت برشی خاک میگردد، و در عمقهای کم میزان این افزایش برای درختان گز به علت تراکم ریشه بیشتر، بیش از درختان پده بوده است.
عبدالرضا نصیرزاده، فریدون انصاری اصل،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
در این پژوهش هفت گونه جو شامل H. bulbosum ،H. violaceum ،H. glaucum ،H. spontaneum ،H. vulgare، H. geniculatum و H. distichon مورد مطالعه کاریولوژیکی قرار گرفتند. در آزمایشگاه، مطالعه سیتولوژی انجام و براساس اطلاعات حاصله تعداد کروموزوها و سطح پلوییدی هر گونه مشخص شد سپس ژنوم گونهها شامل طول کل، طول بازوی بلند، طول بازوی کوتاه و نسبت بازوی بلند به کوتاه کروموزومها محاسبه و بر اساس اطلاعات حاصله کاریوتیپ هر گونه به صورت ایدیوگرام رسم شد. در پایان فرمول و تقارن کاریوتیپی گونهها از طریق فرمولها و جداول مربوطه بهدست آمد. این مطالعه نشان داد که سه گونه H. bulbosum ، H. violaceum و H. geniculatum تتراپلویید با 28= 4x = 2n و چهار گونه دیگر دیپلویید با 14= 2x = 2n هستند که بررسی سیتولوژی سه گونه H. geniculatum ، H. distichon و H. violaceum برای اولین بار از ایران گزارش میشود. نتایج نشان داد که فرمول کاریوتیپی چهار گونه دیپلویید به صورت 7m و سه گونه تتراپلویید به صورت 12m+2sm بود. همچنین بررسی تقارن کاریوتیپی گونهها نشان داد که کلیه گونههای مورد مطالعه متقارن و در کلاس 1A قرار داشتهاند. در پایان تجزیه کاریوتیپ گونههای جو با استفاده از پارامترهای S% TF% , R.L. ,.T.V , D و X تعیین شد.
محمدرضا قنبرپور، مهدی تیموری، شعبانعلی غلامی،
جلد 12، شماره 44 - ( 4-1387 )
چکیده
برآورد میزان مشارکت آبهای زیرزمینی در دبی جریان در یک حوزه آبخیز یکی از مهمترین مباحث مدیریت منابع آب و هیدرولوژی میباشد. در این مقاله سهم آبهای زیرزمینی در کل رواناب بهعنوان شاخص جریان پایه در تعدادی از حوزههای آبخیز در جنوب غرب ایران بر اساس روشهای تفکیک هیدروگراف جریان تعیین گردید. هدف اصلی در این تحقیق تشخیص مناسبترین روش اتوماتیک تفکیک هیدروگراف جریان و برآورد دبی پایه میباشد. روشهای اتوماتیک مرسوم در تفکیک هیدروگراف جریان شامل روش حداقل محلی و روش فیلتر عددی برگشتی با ضرایب فیلتر 9/0 تا 975/0 در مقایسه با روش تحلیل شاخه خشکیدگی جریان به صورت عددی و گرافیکی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داده است که روش اتوماتیک فیلتر عددی برگشتی با ضریب 925/0 بهعنوان دقیقترین روش بهمنظور استخراج مقادیر دبی پایه جریان در منطقه مورد مطالعه میباشد. این تحقیق نشان میدهد که شاخص دبی پایه در حوزههای آبخیز مورد مطالعه که با استفاده از روش انتخابی محاسبه شده، بین 79/0 تا 88/0 متغییر است.
بیژن کاووسی، سعید عشقی، عنایت الله تفضلی،
جلد 13، شماره 48 - ( 4-1388 )
چکیده
محصول بیش از اندازه، سا یه و طول فصل رشد کوتاه می توانند موجب کاهش ذخیره کربوهیدرات ها و در نتیجه کاهش کیفیت میوه گردند . این پژوهش به منظور بررسی اثر های سطوح مختلف تعداد خوشه و سر برداری شاخه های بارور بر ایجاد عملکرد متعادل همراه با بهبود ویژگی های کیفی انگورعسکری به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلو ک های کامل تصادفی که فاکتور اول شامل تیمار تعداد خوشه با ٧ ١ طول / ١ و ٢ /٣، ١/ ٤٥ و ٥٠ خوشه در بوته ) و فاکتور دوم شامل تیمار سر برداری شاخه با ٤ سطح ( ٤،٠ ،٤٠، ،٣٥ ، ٣٠ ، سطح (شاهد ، ٢٥ شاخه) در ٤ تکرار اجرا گردید . نتا یج نشان داد که کاهش تعداد خوشه به ٢٥ تا ٣٥ عدد در هر بوته ، به طور معنی داری موجب افز ایش گردید ولی با افز ایش تعداد خوشه، کاهش معنی داری در میزان (pH) و واکنش آب میوه TSS/TA میزان درصد مواد جامد محلول، نسبت این صفات دیده شد. تیمار تنک ٢٥ خوشه از نظر درصد اسید کل نسبت به شاهد اختلاف معنی داری را نشان داد . همچنین تیمار واکنش آب میوه و کاهش درصد اسید کل نسبت ،TSS/TA سربرداری به طور معنی داری موجب افز ایش درصد مواد جامد محلول، نسبت به شاهد گرد ید. تنک خوشه از ٢٥ تا ٤٥ خوشه در هر بوته موجب افز ایش معنی دار در وزن تک خوشه نسبت به شاهد گردید ولی بین تیمارهای شاهد و تیمار ٥٠ خوشه و بین تیمارهای ٢٥ تا ٥٠ خوشه اختلاف معنی داری از نظر افز ایش وزن خوشه وجود نداشت . از نظر عملکرد در واحد بوته، تمام تیمارهای تنک خوشه موجب کاهش معنی دار در عملکرد در واحد بوته نسبت به شاهد گرد ید ولی تیمارها ی ٢٥ تا ٣٥ خوشه و تیمارهای ٤٠ تا ٥٠ خوشه در هر بوته اختلاف معنی داری را نسبت به هم نشان ندادند . براساس نتا یج این پژوهش می توان تیمار تنک خوشه توام با سر برداری شاخه ها را به منظور افز ایش ویژگی های کیفی همراه با عملکرد متعادل انگور عسکر ی در منطقه سردسیری سی سخت توصیه کرد.
حسین طبری، صفر معروفی، حمید زارع ابیانه، رضا امیری چایجان، محمدرضا شریفی، علی محمد آخوندعلی،
جلد 13، شماره 50 - ( 10-1388 )
چکیده
معمولاً برای ارزیابی منابع آب مرتبط با برف در حوضه های کوهستانی، از آب معادل برف استفاده می شود. در این تحقیق، با بهره گیری از داده های مشاهده ای، کاربرد رگرسیون غیرخطی، شبکه عصبی مصنوعی و همچنین بهینه سازی پارامترهای شبکه با روش الگوریتم ژنتیک در برآورد ضخامت برف و آب معادل آن بررسی شد. بدین منظور مقادیر برآورد شده با شبکه عصبی مصنوعی، روش تلفیقی شبکه عصبی- الگوریتم ژنتیک و روش رگرسیونی با مقادیر مشاهده شده مقایسه گردید. بدین-منظور اندازهگیریهای صحرایی در بهمن سال 1384 در سراب کارون انجام گردید. همچنین ضریب همبستگی، میانگین مربع خطا و میانگین خطای مطلق برای ارزیابی کارایی مدلهای مختلف شبکه های عصبی مصنوعی و رگرسیون غیرخطی مورد استفاده قرارگرفت. با توجه به نتایج به دست آمده، روش های شبکه عصبی مصنوعی و شبکه عصبی تلفیق یافته با الگوریتم ژنتیک در برآورد آب معادل برف مناسب تشخیص داده شدند. به طور کلی از میان روشهای به کار رفته، روش شبکه عصبی تلفیق یافته با الگوریتم ژنتیک بهترین نتیجه (84/0r=، 041/0MSE= و 051/0MAE=) را در بر داشته است. با توجه به پارامترهای مورد بررسی، ارتفاع از سطح دریا، مهمترین پارامتر مؤثر جهت برآورد آب معادل برف است.
امیرحسین قرهشیخلو، محمدرضا وهابی، حمیدرضا کریمزاده،
جلد 14، شماره 53 - ( 7-1389 )
چکیده
به منظور طبقهبندی و تعیین اجتماعات گیاهی مستقر در دامنههای ارتفاعات کرکس واقع در منطقه مرکزی ایران، آمار کمی 46 ویژگی محیطی شامل: اقلیم (12 عامل)، خاک (26 عامل)، زمین شناسی و فیزیوگرافی (8 عامل) مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری پوشش گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک انجام و شاخص پوشش تاجی اندازهگیری شد. جهت بررسی تشابه و تفاوت موجود در اجتماعات گیاهی با استفاده از نرمافزار PC-ORD و بر اساس شاخص فاصله اقلیدوسی نسبی به روش واریانس حداقل تجزیه خوشهای انجام گرفت و نتایج به صورت دندروگرام ترسیم شد. پس از آن با استفاده از تجزیه واریانس یک طرفه (ANOVA) با روش دانکن و بر مبنای طرح کاملاً تصادفی نا متعادل، مهمترین عاملهای محیطی که نقش مؤثری در ایجاد تفاوت داشتند، شناسایی شد. نتایج حاصل از تجزیه خوشهای مکانهای مورد مطالعه،3 رویشگاه متفاوت را در سطح تشابه 68 درصد نشان داد. از میان این 46 عامل، 24 عامل (8 عامل اقلیم و 16 عامل خاک) تأثیر معنیداری (در سطح اعتماد 95%) در ساخت گروههای سه گانه دندروگرام داشتند. در طبقهبندی دیگری که صورت گرفت، شاخص درصد ترکیب پوشش 17 گونه گیاهی به عنوان عامل مؤثر در جداسازی رویشگاهها و تعیین اجتماعات گیاهی بررسی شد. نتایج طبقهبندی خوشهای نیز نشان داد که رویشگاههای مطالعه شده در سطح تشابه 94 درصد در قالب سه رویشگاه عمده طبقهبندی میشوند.
سید سعید اسلامیان، محسن قاسمی، سمیه سلطانی گردفرامرزی،
جلد 16، شماره 59 - ( 1-1391 )
چکیده
در این تحقیق به منظور بررسی وضعیت جریانهای کم در حوضه آبخیز کرخه از پنج شاخص جریان کم رودخانهای شامل 10،7Q، 20،7Q، 10،30Q، 3،4Q و95Q استفاده شد و آمار دبی روزانه 12 ایستگاه هیدرومتری این حوضه در طول دوره آماری سالهای 46-1345 تا 81-1380 مورد استفاده قرار گرفت. همگنی دادههای دبی از طریق آزمون توالی بررسی شد. مقادیر شاخص 95Q با ترسیم منحنیهای تداوم جریان مشخص شد و چهار شاخص 10،7Q، 20،7Q، 10،30Q ، 3،4Q به کمک تحلیل فراوانی جریانهای کم 4، 7 و 30 روزه محاسبه گردید. پس از محاسبه شاخصها، دورههای جریان کم در ایستگاههای مختلف مشخص شد. ناحیهبندی شاخصها نیز به کمک روش کریجینگ صورت گرفت. نتایج نشان داد که شاخصهای 3،4Q و 95Q نسبت به بقیه شاخصهای جریان کم مقادیر کمتری دارند و هرچه دوره بازگشت افزایش یابد، مقدار شاخص جریان کم کاهش مییابد. براساس نقشههای ناحیهبندی شاخصهای جریان کم، بیشترین مقدار شاخصهای جریان کم در نواحی مرکزی و جنوبی حوضه میباشد و هرچه به سمت شمال حوضه حرکت شود از مقدار این شاخصها کاسته میشود. نتایج نشان میدهد که سالهای وقوع خشکسالی هیدرولوژیک در ایستگاههای مختلف حوضه آبخیز کرخه یکسان نیست، ولی در سالهای 46-1345، 78-1377، 79-1378، 80-1379 و 81-1380 در بیشتر ایستگاهها خشکسالی هیدرولوژیک اتفاق افتاده است، به طوری که در این سالها به ترتیب در 67، 92، 84، 75 و 59 درصد ایستگاهها خشکسالی هیدرولوژیک اتفاق افتاده است.
شقایق باغبانپور، سید محمود کاشفیپور،
جلد 16، شماره 61 - ( 7-1391 )
چکیده
رودخانهها به عنوان منبع اصلی تأمین آب مورد نیاز برای شرب و کشاورزی و صنعت از اهمیت زیادی برخوردارند؛ این مطلب لزوم مطالعه برای کنترل، بهبود و رفع مشکلات مربوط به رودخانهها را به ویژه در مورد مسائل مربوط به کیفیت و آلودگی معلوم میسازد. برآورد رسوب معلق از جمله مواردی است که در این راستا مورد توجه واقع شده است. در این تحقیق انتقال رسوب معلق غیرچسبنده در رودخانه کرخه به کمک مدل عددی مطالعه شده است. معادلات هیدرودینامیکی سنت-ونانت و همچنین معادله انتقال-پخش برای مدلسازی جریان و انتقال رسوب معلق مورد استفاده قرار گرفتهاند. در معادله انتقال-پخش علاوه بر انتخاب معادله مناسب برای برآورد رسوب معلق در حالت تعادلی، لازم است تا ضریب پخش مناسب برای رودخانه مورد مطالعه تعیین شود. در این تحقیق 5 معادله رسوب معلق و 6 معادله برای تعیین ضریب پخش انتخاب شد. تعداد 30 ترکیب از این معادلات تهیه و مدل نهایی برای هرکدام از این ترکیبها جداگانه اجرا گردید. با مقایسه نتایج بهدست آمده از مدل با دادههای اندازهگیری شده در ایستگاه شاخص، عبدالخان، در مراحل واسنجی و صحتسنجی ملاحظه شد که ترکیب معادله رسوب معلق فان رایان و معادله ضریب پخش فیشر نتایج مناسبی را ارائه میکنند. حداکثر درصد خطا در برآورد غلظت رسوب معلق در این حالت معادل 56/19 و 3/26، بهترتیب در مراحل واسنجی و صحتسنجی بوده است.
حمید رضا مرادی، محمد رحمتی، حاجی کریمی،
جلد 22، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
آب زیرزمینی یکی از مهمترین منابعی است که از خشکسالی تأثیر میپذیرد. آبخوانهای کارستی از منابع مهم آب زیرزمینی در غرب کشور و استان کرمانشاه هستند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثرات خشکسالی هواشناسی در مؤلفههای هیدرولوژیکی آبخوانهای کارستی با شرایط توسعهیافتگی متفاوت صورت گرفته است. مناطق مورد مطالعه در این تحقیق شامل دو آبخوان کارستی بیستون- پرآو و کوه پاطاق در استان کرمانشاه است. برای انجام این پژوهش از آمار ماهانه بارش و آبدهی چشمهها طی دوره آماری 20 ساله استفاده شد. در این تحقیق، از شاخصهای SPI و SDI بهترتیب برای بررسی حالات مختلف خشکسالیهای هواشناسی و هیدرولوژیکی استفاده شد. برای تعیین ارتباط خشکسالی هواشناسی با آب زیرزمینی از همبستگی پیرسون و برای تعیین تأخیر زمانی، به بررسی همبستگی بین شرایط زمانی مختلف (بدون تأخیر و تأخیر 1 تا 6 ماه) شاخص SDI نسبت به شاخص SPI پرداخته شد. نتایج تعیین ارتباط خشکسالی هواشناسی و آب زیرزمینی نشان داد که این دو در سطح معنیداری یک درصد دارای همبستگی هستند. همچنین نتایج بررسی همبستگی بین شرایط زمانی مختلف (بدون تأخیر و تأخیر 1 تا 6 ماه) شاخص SDI نسبت به شاخص SPI نشان داد که تأخیر زمانی بین وقوع خشکسالی هواشناسی و آب زیرزمینی در مناطق مورد مطالعه بدون تأخیر زمانی یا حداکثر با یک ماه تأخیر رخ داده است. براساس نتایج، مقادیر ضریب همبستگی پیرسون بین شاخصهای SPI و SDI در منطقه بیستون- پرآو بیشتر از منطقه کوه پاطاق است که بیانگر میزان توسعهیافتگی کارست منطقه بیستون- پرآو نسبت به کوه پاطاق است.
علی حقی زاده، حسین یوسفی، پروین نورمحمدی، یزدان یاراحمدی،
جلد 22، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
آلودگی آبخوانهای کشور یکی از چالشهای اصلی سازمانها و ادارات دولتی درگیر در امور تولید و توزیع آب در بین شهروندان است. بهمنظور شناخت پتانسیل آلودگی آبخوان، ابتدا باید قابلیت آسیب پذیری آن در نواحی مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد و نواحی مستعد آلودگی شناسایی شوند. آبخوانهای کربناته بهواسطه حفرههای بلعنده و تغذیه نقطه ای نسبت به آلودگی آسیبپذیرترند. آبخوانهای کارستی (کربناته) یا آبخوان هایی که بخشی از آنها کارستی است، در مناطق غربی ایران با توجه به شرایط طبیعی منطقه و فعالیتهای انسانی مستعد این آلودگی هستند. هدف از این پژوهش تهیه نقشه پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان کارستی دشت الشتر با کاربرد روش COP است. این مدل با استفاده از سه پارامتر لایه پوشاننده (O)، غلظت جریان (C) و رژیم بارش (P) به ارزیابی آسیبپذیری آبخوان در برابر آلودگی در محیط نرمافزار GIS میپردازد. با توجه به نتایج آنالیز حساسیت مشخص شد که در این روش فاکتور P با توجه به بارش مناسب منطقه بیشترین تأثیر را در تعیین آسیبپذیری منطقه دارد و فاکتور C کمترین تأثیر را در آسیبپذیری منطقه با توجه به وسعت کم پهنه کارست تکاملیافته و وسعت زیاد منطقه غیر کارستی دارا است. برای صحتسنجی نتایج از دادههای هدایت الکتریکی در برابر دبی چند چاه در منطقه با آسیبپذیری زیاد و متوسط و مقایسه آنها با هم استفاده شد. نتایج بهدست آمده بیانگر این است که قسمت غالب دشت با مساحت 7/87 کیلومترمربع ازنظر آسیبپذیری در طبقه متوسط قرار دارد و سایر طبقات بهترتیب شامل کم با مساحت 18/69 کیلومترمربع، زیاد با مساحت 65/0 کیلومترمربع در قسمتی از شمال شرقی دشت و خیلی کم با مساحت 6/0 کیلومترمربع است.
کیمیا محمدی بابادی، علیرضا نیکبخت شهبازی، حسین فتحیان،
جلد 24، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه زمانی و مکانی خشکسالیهای هواشناسی، هیدرولوژیکی و شناسایی خشکسالی در حوضه آبریز سد کارون یک انجام شده است. دادههای آماری هواشناسی بین سالهای 1993 تا 2017 بهعنوان طول دوره آماری انتخاب شد. رابطه بین شاخصهای خشکسالی هواشناسی با هر یک از شاخصهای خشکسالی هیدرولوژیکی و شناسایی خشکسالی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که خشکسالی هیدرولوژیکی در ادامه خشکسالی هواشناسی رخ داده و از همبستگی بسیار بالایی با خشکسالی هواشناسی برخوردار بوده است. شدیدترین خشکسالی بین سالهای 2006 تا 2011 رخ داده است. بررسیها نشان داد هر سه سال یکبار حوضه با یک خشکسالی هواشناسی و سپس خشکسالی هیدرولوژیکی همراه میشود. نتایج نشان داد بیشترین همبستگی مربوط به شاخص هواشناسی 12 ماهه با سه ماه تأخیر و شاخص هواشناسی و هیدرولوژیکی 6 ماهه با سه ماه تأخیر و شاخص خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی سه ماهه با دو ماه تأخیر است. لذا میتوان نتیجه گرفت که خشکسالی هیدرولوژیکی تقریباً با دو تا سه ماه تأخیر خود را در کل حوضه آبریز نشان میدهد و هرچه از این زمان یعنی 4 ماه یا بیشتر میشود همبستگی بین این دو شاخص از بین میرود و کاهش مییابد. همچنین با توجه به پهنهبندیهای خشکسالی مشاهده شد که در طول دوره آماری مورد بررسی از سال 1993 تا 2009 اکثر خشکسالیها ناشی از کاهش بارش در شمال غرب حوضه کارون یک رخ داده است و این مسئله با کاهش میزان رواناب در ایستگاههای هیدرومتری خود را نشان داده است. البته در سالهای 2009 تا 2012 وضعیت رواناب بهطور موقت بهبود داشته است و از سال 2012 تا 2017 مجدد وضعیت خشکسالیها از منظر مکانی به روال قبلی بازگشته است.
مهدی علینژادی، سید فرهاد موسوی، خسرو حسینی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
امروزه، پیشبینی جریان رودخانه ها از مباحث مهم در هیدرولوژی و منابع آب است که میتوان از نتایج الگوبندی جریان رودخانه در مدیریت منابع آب، مدیریت سازههای آبی و پیشبینی سیل استفاده کرد. در این تحقیق، عملکرد مدل برنامه ریزی بیان ژن (GEP)، رگرسیون پارامتریک خطی (LR)، رگرسیون پارامتریک غیرخطی (NLR) و همچنین روش ناپارامتریک -K نزدیکترین همسایگی (K-NN)، در پیشبینی میانگین دبی روزانه رودخانه کارون در محل ایستگاه هیدرومتری ملاثانی طی دوره آماری 96-1346 مورد ارزیابی قرار گرفته است. ترکیب های مختلفی از دادههای ثبت شده بهعنوان الگوی ورودی برای پیشبینی دبی جریان استفاده شد. نتایج بهدست آمده حاکی از عملکرد بهتر مدل برنامهریزی بیان ژن با ضریب تبیین (0/827= R2)، جذر میانگین مربعات خطا (59/45= RMSE) و میانگین خطای مطلق (26/64MAE=) در مرحله صحتسنجی برای پیشبینی دبی روزانه رودخانه کارون در ایستگاه ملاثانی با تأخیر 5 روز، در مقایسه با روش های LR، NLR و K-NN بوده است. همچنین، ارزیابی عملکرد مدلها در پیشبینی مقادیر حداکثر آبدهی جریان نشان داد که همه مدلها میزان جریان را در بیشتر موارد کمتر از مقدار مشاهداتی تخمین زدهاند.
سیروس جعفری، مریم کریم زاده، عباس عبدشاهی،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
خصوصیات اکثر خاکهای مناطق خشک و نیمهخشک متأثر از کربناتها است. با هدف تعیین توزیع کربناتها در اجزای اندازهای برخی از خاکهای استان خوزستان این مطالعه انجام شد. خاکهای سرآب تا پایاب رودخانههای کارون، کرخه و جراحی در اعماق 50-0، 100-50 و 100-150 سانتیمتری مطالعه شد. نتایج نشان داد که میانگین مقادیر کربناتها در خاکهای حوضه رودخانه جراحی (37%) اختلاف معنیداری با میزان آن در خاکهای دو رودخانه دیگر داشت (33%). کربناتها در همه اجزای اندازهای خاک ملاحظه شد ولی به بیشترین میزان در جزء رس وجود داشتند. بیشترین رابطه رگرسیونی بین ذرات خاک در جزء رس بود (0/375). بیشترین درصد کاهش ذرات پس از حذف کربناتها، به ذرات سلیت درشت مربوط بود (0/75). بنابراین بافت خاک در جراحی از رسی، در کارون از رسی و رسی سیلتی و در کرخه از رسی سیلتی در اثر حذف کربناتها به لوم شنی تغییر یافت. توزیع میزان کربناتها در اعماق مختلف برای خاکهای رودخانهها و کل خاکهای مورد مطالعه تفاوت معنیداری نداشت. توزیع بهنسبت یکسان اندازه کربناتها در چهار جزء مورد بررسی در این خاکها از سطح تا عمق، نشان داد که کربناتها از مواد مادری یعنی رسوبات آبرفتی سیلابی این رودخانهها نشأت گرفتهاند.
سیدحسین روشان، کاکا شاهدی، محمود حبیب نژاد روشن، ،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
شبیهسازی فرایند بارش- رواناب در حوضه آبخیز از نقطه نظر درک بهتر مسائل هیدرولوژیک، مدیریت منابع آب، مهندسی رودخانه، سازههای کنترل سیل و ذخیره سیلاب اهمیت ویژهای دارد. در این تحقیق، بهمنظور شبیهسازی فرایند بارش– رواناب از دادههای بارش و دبی جریان در دوره زمانی 1396-1376 استفاده شد. بعد از کنترل کیفی و صحت دادهها، تأخیر بارش و دبی با استفاده از ضرایب خودهمبستگی، خود همبستگی جزئی و همبستگی متقارن در نرمافزار R Studio مشخص شد. سپس پارامترهای مؤثر و ترکیب بهینه نیز بهروش آزمون گاما تعیین و برای اجرای مدل تحت سه سناریوی مختلف در نرمافزار MATLAB مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج آزمون گاما نشان داد که پارامترهای بارش روز جاری، بارش یک روز قبل، دبی روز قبل و دو روز قبل دارای بیشترین تأثیر در دبی خروجی حوضه هستند. همچنین ترکیبهای Pt Qt-1 و Pt Pt-1 Qt-1 Qt-2 Qt-3 مناسبترین ترکیب بهینه ورودی برای مدلسازی انتخاب شدند. نتایج مدلسازی نشان داد که در مدل ماشین بردار پشتیبان تابع کرنل پایه شعاعی (RBF) نسبت به کرنلهای چندگانه و خطی دارای عملکرد بهتری است. همچنین کارایی مدل شبکه عصبی مصنوعی (ANN) نسبت به مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) با تابع کرنل پایه شعاعی (RBF) بهتر است.
مهدی پژوهش، هنگامه شکوهیده، زهرا حیدری،
جلد 25، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
شناسایی تغییرات کاربری اراضی برای ارزیابی و پایش مناطق حساس با هدف برنامهریزی و مدیریت پایدار سرزمین امری ضروری است. سنجش از دور و استفاده از فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی، امروزه بهعنوان یکی از روشهای متداول و رایج دنیا در امر پایش بررسی تغییرات سرزمین بهویژه در بررسی اراضی با وسعت بالا بهشمار میرود. در این مطالعه روند تغییرات مکانی کاربری اراضی در حوزه سد کارون 3 در زمانهای قبل و بعد از احداث و آبگیری سد با استفاده از علم سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی طی یک دوره 27 ساله بررسی شد. در این پژوهش، تصاویر ماهوارهای لندست 5 سنجنده TM مربوط به سالهای 1991 و 2008 و لندست 8 سنجنده OLI سال 2018 مورد تجزیه و تحلیل و پردازش قرار گرفت. با استفاده از طبقهبندی شیءگرا نقشههای کاربری اراضی برای سه مقطع زمانی 1991، 2008 و 2018 با صحت کلی شاخص کاپا بهترتیب 0/93 و 0/89 درصد برای سال 1991، 0/94 و 0/88 درصد در سال 2008 و 0/93 و 0/86 درصد سال 2018 تهیه شد. نتایج نشان میدهد کاربری آب منطقه با وسعت 37/68 کیلومترمربع روند افزایشی و اراضی کشاورزی و مناطق مسکونی با وسعت بهترتیب 139/04 و 226/56 روند کاهشی، اراضی جنگلی با وسعت 1041/49 بهعنوان پوشش غالب منطقه باقی ماند و اراضی مرتعی با طی کردن روند کاهشی افزایش در هر دو دوره بعد از کاربری جنگل با وسعت 878/87 بیشترین وسعت را داشتند. با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان گفت احداث سد کارون 3 باعث زیرآب رفتن زمینهای کشاورزی و تبدیل آنها به کاربری دیگر شده است، درنتیجه مردم روستا بهدلیل از دست دادن شغل خود مجبور به مهاجرت شدهاند و مناطق مسکونی رها شده به سایر کاربریهای تبدیل میشوند.
سعیده پرویزی، سعید اسلامیان، مهدی قیصری، علیرضا گوهری، سعید سلطانی کوپایی، پوریا محیط اصفهانی،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
بررسی همگنی منطقه¬ای با استفاده از خصوصیات تکمتغیره، گام مهمی در روش تجزیه و تحلیل فراوانی منطقه¬ای است؛ لیکن برخی پدیدههای هیدرولوژیک دارای خصوصیات چندمتغیره بوده که نمیتوان با روشهای تک¬متغیره آنها را بررسی کرد. خشکسالیها از جمله این پدیدهها هستند که تعریف آنها بهصورت تکمتغیره برای ارزیابی خطرات، تصمیمگیری و مدیریت مناسب تأثیرگذار نخواهد بود. بدین جهت در این مطالعه، به بررسی تحلیل فراوانی منطقهای خشکسالی بهصورت چندمتغیره با استفاده از شاخصهای SEI (تبخیر- تعرق استاندارد شده)، SSI (رطوبت خاک استاندارد شده) و SRI (رواناب استاندارد شده) در حوضه آبریز کرخه طی دوره آماری 1996 تا 2019 پرداخته شد. شاخصها، با استفاده از روش گشتاورهای خطی چندمتغیره و توابع کاپولا، توزیع توأم احتمال بین متغیرهای تبخیر- تعرق، رواناب و رطوبت خاک را محاسبه کرده و خشکسالیهای هواشناسی، کشاورزی و هیدرولوژیک را بهصورت همزمان مدنظر قرار دادند. نتایج تحلیل فراوانی منطقهای چندمتغیره، با درنظر گرفتن تابع منطقهای کاپولا گامبل، نشان داد که حوضه از لحاظ شدت شاخصهای توأم خشکسالی SEI-SSI در تداومهای مشترک همگن قابل قبول و از لحاظ شاخصهای SEI-SRI ناهمگن است. این درحالی است که پس از خوشهبندی حوضه به چهار ناحیه همگن از لحاظ خصوصیات شاخص SPI (بارش استاندارد شده)، حوضه در تمام نواحی از لحاظ شاخصهای تکمتغیره SEI، SSI و SRI همگن قابل قبول و در خوشه سوم و چهارم شاخصهای خشکسالی SRI و SSI ناهمگن شناسایی شد. توابع توزیع پیرسون نوع (3)، پارتو، نرمال و لجستیک عمومی برای بررسی خصوصیات شاخصهای خشکسالی SEI، SSI و SRI در این حالت، مناسب تشخیص داده شد. درنهایت برآورد بزرگی انواع خشکسالیهای توأم و احتمال وقوع آنها نشان داد که نواحی شمالی و جنوبی حوضه آبریز کرخه طی سالهای آتی، خشکسالیهای کوتاه و پیاپی را تجربه خواهند کرد. خشکسالیها در مناطق فاقد دادههای هواشناسی، از نظر احتمال مشترک با استفاده از روش تحلیل فراوانی منطقهای خشکسالی پیشنهاد شده در این پژوهش، قابل پیشبینی هستند.
راضی خلف، علی محمد آخوندعلی، سعید سلطانی، کورش رضازاده،
جلد 27، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
بهدلیل توسعه برداشتها از منابع آب سطحی، جریان ثبت شده در اغلب ایستگاههای آبسنجی دارای رژیم طبیعی نبوده و متأثر از فعالیتهای انسانی است. بنابراین، طبیعیسازی رژیم آبدهی رودخانه¬ها و حذف اثر فعالیتهای انسانی جهت برنامهریزی و مدیریت جامع منابع آب امری اجتناب ناپذیر است. پژوهشگران روشهای مختلفی جهت طبیعیسازی جریان معرفی کردهاند که عمدتاً بر پایه بیلان حجمی استوار هستند. این روشها به مقادیر جریانهای ثبت شده در نقاط برداشت و برگشت آب بسیار وابسته بوده و عدم قطعیت در جریانهای ثبت شده، دقت این روشها را تعیین میکند. در این پژوهش ضمن معرفی اجمالی روشهای مرسوم و بررسی نقاط ضعف آنها، روشی نوین و ابتکاری مبتنی بر اطلاعات در دسترس جهت طبیعیسازی جریان رودخانهها ارائه شد. روش طبیعیسازی پیشنهادی بر مبنای روش مصرف خالص طرحریزی شده است. در این فرایند، مقدار انواع نیازهای آبی و مصرف خالص آنها در حوضۀ بالادست ایستگاههای آبسنجی به صورت جزء به جزء و در هر ماه به صورت سری درازمدت برآورد و سپس با تجمیع آنها به آبدهی مشاهداتی در ایستگاههای آبسنجی مبنا، مقدار آبدهی طبیعی حوضه تعیین میشود. صحتسنجی و اعتبارسنجی نتایج حاصل از این روش از طریق مقایسه آبدهی مشاهداتی و محاسباتی در ایستگاههای مبنا انجام میشود. بهمنظور عملیاتی کردن این روش، در زیرحوضههای تیره و ماربره درحوضه دز و زیرحوضههای سولگان و بهشتآباد در حوضه کارون این روش مورد استفاده و پیادهسازی شد. نتایج نشان داد تأثیر فعالیتهای انسانی در کاهش متوسط آبدهی درازمدت خروجی در حوضه تیره 23/2، در حوضه ماربره 28/7، در حوضه آبونک 26 و در حوضه بهشت آباد 9/5 درصد است. صحتسنجی و اعتبارسنجی نتایج حاصل از این روش نیز حاکی از تطابق و انطباق خوب دادههای مشاهداتی و برآوردی در نقاط کنترل است. در این پژوهش با ارائه یک روش کاربردی بر اساس اطلاعات در دسترس در کشور، آبدهی طبیعی بدست میآید. روش پیشنهادی در مراحل مقدماتی بوده و بهمنظور تدقیق و فراگیر شدن آن بایستی در پژوهشهای آتی اندرکنش آب سطحی و زیرزمینی و همچنین از تکنولوژیهای نوین مانند سنجش از دور در آن استفاده شود.