جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای Lst

صفرعلی حاج حیدری، غلامرضا قربانی، مسعود علیخانی،
جلد ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۴ )
چکیده

به منظور مقایسه پودر ماهی با کنجاله پنبه دانه در جیره‌های سریع التخمیر، جیره‌های متعادل شده کاملاً مخلوط، (۴۰% علوفه و ۶۰% کنسانتره) حاوی مقادیر ۰ ، ۵/۱ ، ۰/۳ و ۵/۴% پودر ماهی تهیه شد. در آزمایش اول تجزیه پذیری ماده خشک و پروتئین خام پودر ماهی، کنجاله پنبه دانه و کنسانتره‌های جیره‌های مذکور طی زمان‌های مختلف انکوباسیون در شکمبه (۰ ، ۴ ، ۸ ، ۱۲ و ۲۴ ساعت)، با استفاده از سه گوسفند فیستولا شده نژاد قزل تعیین گردید. تجزیه پذیری مؤثر ماده خشک و پروتئین خام پودر ماهی به طور معنی‌داری کمتر از کنجاله پنبه دانه بود (P<۰,۰۵). از نظر تجزیه پذیری مؤثر ماده خشک بین کنسانتره‌های مختلف، اختلاف معنی‌داری وجود نداشت ولی با افزایش سطح پودر ماهی در جیره، تجزیه پذیری مؤثر پروتئین خام کنسانتره‌ها به طور معنی‌داری کاهش یافت. در آزمایش دوم هشت رأس گاو هلشتاین با چند شکم زایش، در قالب طرح مربع لاتین ۴ × ۴ با دو تکرار در دوره‌های آزمایشی ۲۱ روزه مورد آزمایش قرار گرفت. قابلیت هضم مواد مغذی، ماده خشک مصرفی، شیر تصحیح شده بر حسب ۲/۳% چربی، درصد چربی، درصد لاکتوز، درصدکل مواد جامد شیر، مقدار چربی، بازده غذایی و وزن بدن تحت تأثیر نوع تیمار مصرفی قرار نگرفت. تیمارهای حاوی پودر ماهی نسبت به تیمار شاهد، تولید شیر، درصد پروتئین، مقدار پروتئین و لاکتوز شیر بیشتری داشتند (۰۱/۰>‍P). با افزایش سطح پودر ماهی در جیره ‍pH ادرار به طور معنی‌داری کاهش پیدا کرد ولی، pH مایع شکمبه‌ای و pH مدفوع تحت تأثیر تیمارهای مختلف واقع نشد. نتیجه کلی نشان داد که کاربرد ۵/۱ % الی ۳% پودر ماهی بر اساس ماده خشک، بهترین اثر را بر گاوهایی دارد که حتی در اواسط دوره شیردهی خود می‌باشند و کمتر از ۳۰ کیلوگرم شیر تولید می‌کنند.
سید رضا میرایی آشتیانی، پویا زمانی، علی نیکخواه، محمد مرادی شهر بابک، عباسعلی ناصریان، فریدون اکبری،
جلد ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده

در پرورش گاوهای شیری، بهبود بازده خوراک از نظر اقتصادی دارای اهمیت بالایی است. در این بررسی پارامترهای ژنتیکی بازده خالص انرژی برای تولید شیر و ارتباط آن با صفات تولید شیر، شیر تصحیح شده برای ۲/۳ درصد چربی، وزن بدن، درآمد ناخالص و درآمد منهای هزینه خوراک با استفاده از ۲۵۸۹ رکورد ماهانه از ۷۲۳ گاو شیرده در سه گله مورد بررسی قرار گرفت. نیازهای مختلف انرژی حیوان با استفاده از مدل‌های انجمن ملی تحقیقات (NRC) برآورد گردید. عوامل مؤثر بر صفات مختلف به ‌وسیله یک مدل خطی تعمیم یافته تعیین شدند. پارامتر‌های ژنتیکی صفات مختلف با روش حداکثر درست‌نمایی محدود شده بی‌نیاز از مشتق‌گیری (DFRNL)، به‌صورت تجزیه چند صفتی برآورد شد. مدل‌های حیوانی حاوی عوامل ثابت گله ـ سال ـ فصل، دوره زایش، مرحله شیردهی، ضرایب تابعیت هر صفت از سطوح پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه و انرژی متابولیسمی جیره و عوامل تصادفی ژنتیک افزایشی، دایم محیطی و باقی‌مانده بودند. وراثت‌پذیری صفات تولید شیر، شیر تصحیح شده برای ۲/۳ درصد چربی، وزن بدن، بازده خالص انرژی، درآمد ناخالص و درآمد منهای هزینه خوراک، به‌ترتیب ۳۱/۰، ۳۲/۰، ۳۰/۰، ۳۴/۰، ۲۴/۰، و ۲۹/۰ برآورد شد. نتایج این بررسی نشان داد که در صورت وجود امکانات لازم، انتخاب مستقیم برای بازده خالص انرژی می‌تواند سبب بهبود ژنتیکی بازده خوراک شود. هم چنین، به‌نظر می‌رسد که انتخاب بر اساس تولید شیر تصحیح شده برای چربی از مؤثرترین روش‌های انتخاب غیرمستقیم برای بهبود بازده خوراک و عملکرد اقتصادی در گاوهای شیری باشد.
محمد مرادی شهربابک، مصطفی صادقی، سید رضا میرائی آشتیانی، محمدباقر صیادنژاد،
جلد ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۵ )
چکیده

در این پژوهش از رکوردهای زایش اول مربوط به ۹۵۹۴۵ رأس گاو هلشتاین، که طی سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۹ در ۶۵۱ گله توسط مرکز اصلاح نژاد دام کشور جمع‌آوری شده است، استفاده شد. رکوردها بر اساس ۳۰۵ روز شیردهی و دوبار دوشش در روز تصحیح شدند. داده‌ها براساس سطح تولید گله- سال به سه گروه تولیدی پایین (کمتر از ۵۲۷۵ کیلوگرم)، متوسط (۶۸۷۴- ۵۲۷۵ کیلوگرم) و بالا (بیشتر از ۶۸۷۴ کیلوگرم) دسته‌بندی شدند. برآورد مؤلفه‌های واریانس و کوواریانس و پارامترهای ژنتیکی با استفاده از مدل حیوانی یک صفتی برای هر یک از دسته‌ها و با استفاده از مدل حیوانی سه صفتی برای مقدار شیر در سطوح تولیدی و روش حداکثر درستنمایی محدود شده و الگوریتم بی‌نیاز از مشتق‌گیری (DFREML) انجام شد. نتایج آزمون بارتلت در بین هر سه سطح تولید گله- سال معنی‌دار (P<۰,۰۰۱) بوده و نشان دهنده عدم یک‌نواختی واریانس‌ها در بین سه سطح تولیدی می‌باشد. وراثت‌پذیری در تجزیه یک‌صفتی و سه‌صفتی مشابه و برای سطوح تولید پائین، متوسط و بالا به ترتیب ۲۰۴۷/۰، ۲۷۶۴/۰ و ۱۹۵۹/۰ بود. هم‌بستگی‌های ژنتیکی بین سطوح تولیدی در دامنه۸۰ تا ۸۵ درصد و حداکثر هم‌بستگی ژنتیکی بین سطح تولید بالا و پائین قرار داشت، که این نتایج دال بر اثر ناهمگنی واریانس بر برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات مورد مطالعه می‌باشد. بیشترین مقدار هم‌بستگی رتبه‌ای ارزش‌های اصلاحی بین مدل یک‌صفتی و سه‌صفتی مربوط به سطح تولید متوسط بوده و میانگین تغییرات رتبه ارزش‌های اصلاحی حیوانات مشترک در ۱ درصد گاوهای ماده برتر بیشتر از ۵ درصد گاوهای نر برتر بود. تجزیه داده‌ها با استفاده از مدل سه صفتی باعث انتخاب درصد بیشتری از گاوهای ماده برتر در گله‌های با سطح تولید بالا شد.
همایون فرهنگ‌فر، حسین نعیمی‌پور یونسی،
جلد ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده

در این تحقیق از داده‌های زایش اول سال‌های ۱۳۸۰-۱۳۷۰ مربوط به ۲۵۴۷۱ رأس گاو شیری نژاد هلشتاین در ۵۲۳ گله استفاده شد. صفات تولید شامل رکوردهای تصحیح شده ۳۰۵ روز و دوبار دوشش شیر، چربی و درصد چربی و صفات تولید مثل شامل سن زایش اول، فاصله دو زایش، طول دوره آبستنی و تعداد تلقیح به ازای آبستنی دوم بود. صفت تعداد روزهای خشک بین زایش اول ودوم نیز بررسی شد. وراثت پذیری شیر، چربی، درصدچربی، سن زایش اول، روزهای خشک، فاصله دو زایش، طول دوره آبستنی و تعداد تلقیح به ازای آبستنی به ترتیب ۳۱/۰، ۲۳/۰، ۳۱/۰، ۱۴/۰، ۰۳/۰، ۰۵/۰، ۱۰/۰ و ۰۱/۰ برآورد شد. هم‌بستگی ژنتیکی صفت تولید شیر، مقدار چربی و درصد چربی با سن زایش اول به ترتیب ۱۴/۰-، ۱۶/۰-، ۰۳/۰، با تعداد روزهای خشک ۳۱/۰-، ۲۳/۰-، ۱۵/۰، با فاصله دو زایش ۵۴/۰، ۴۴/۰، ۲۱/۰-، با طول دوره آبستنی ۰۱/۰، ۱۱/۰ و ۰۹/۰ و با تعداد تلقیح به ازای آبستنی ۳۸/۰، ۲۰/۰، ۲۵/۰- بود.
همایون فرهنگ‌فر، هانی رضائی،
جلد ۱۱، شماره ۴۰ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده

به منظور مقایسه روش‌های ارزیابی ژنتیکی گاوهای شیری هلشتاین ایران برای صفت تولید شیر، از مدل‌های آماری مبتنی بر ۳۰۵ روز شیردهی و رکوردهای روز آزمون (تابع کواریانس) استفاده شد. داده‌های مورد بررسی در این متعلق به ۱۷۹۴۶ رأس گاو هلشتاین سه بار دوشش در روز بود که برای اولین بار طی سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۸۰ زایش داشتند. در روش مدل ۳۰۵ روز، رکوردهای کامل یک دوره شیردهی ۳۰۵ روزگاوها با یک مدل حیوانی یک صفتی که در آن اثرات ثابت گله-سال-فصل زایش ، متغیر‌های کمکی سن هنگام اولین زایش و طول شیردهی و اثر تصادفی ژنتیکی افزایشی گنجانده شده بود تجزیه و تحلیل شد. در ارزیابی ژنتیکی بر اساس مدل روز آزمون، از تابع کواریانس استفاده گردید که در آن اثر ثابت گله - سال - فصل تولید، متغیر کمکی سن حیوان هنگام رکورد‌گیری ماهیانه و هم‌چنین اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی و محیط دائمی قرار داده شد. در تابع کواریانس از چند جمله‌ای متعامد لژاندر برای در نظر گرفتن تغییرات ژنتیکی و محیط دائمی تولید شیر در طول دوره شیردهی استفاده گردید. نتایج به‌دست آمده در این تحقیق نشان داد که میانگین ارزش اصلاحی پیش بینی شده گاوها برای ۳۰۵ روز شیردهی در روش تابع کواریانس از لحاظ آماری بیشتر از روش مدل ۳۰۵ روز بود. ضریب هم‌بستگی رتبه‌ای بین مقادیر ارزش اصلاحی پیش بینی شده گاوهای نر در دو روش فوق برابر با ۹۲۵/۰ بود و با افزایش تعداد دختران هر گاو نر افزایش پیدا نمود. روند ژنتیکی برآورد شده برای صفت شیر ۳۰۵ روز بر اساس مدل روز آزمون و مدل ۳۰۵ روز به ترتیب برابر با ۶۰۷/۱۱ کیلو گرم در سال (۰۵/۰ > P) و ۸۶۰/۳ کیلوگرم در سال (۰۵/۰ > P) بودند.
حجت ایراندوست، غلامرضا نیکنام، ابوالقاسم قاسمی، سید محسن تقوی، اسماعیل ترابی،
جلد ۱۲، شماره ۴۳ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

طی تابستان سال ۱۳۸۳ نمونه‌هایی از غده‌ و ساقه سیب‌زمینی دارای علایم پوسیدگی و پژمردگی از مزارع مختلف استان‌های آذربایجان‌شرقی، فارس و کرج جمع‌آوری شدند. تعداد ۳۹ جدایه‌ باکتریایی جداسازی گردید و بر اساس مشخصات مرفولوژیکی، بیوشیمیایی و خصوصیات بیماری‌زایی به دو گروه مشخص تقسیم شدند. تمام جدایه‌های استان آذربایجان شرقی و کرج به عنوان ن‍ژاد ۳ / بیووار  ۲A باکتری Ralstonia solanacearum معرفی شدند و جدایه‌های فارس در نژاد ۳ / بیووار N۲ گروه‌بندی گردید. تفاوت‌های مشخصی بین جدایه‌های دو بیووار نسبت به توانایی در استفاده از کربن (دی-ترهالوز، دی-رایبوز و تارترات)، فعالیت تیروزیناز و نقوش پروتئینی در SDS-PAGE مشاهده گردید. تعداد هشت جدایه  ۲A بر اساس آزمون‌های فنوتیپی انتخاب و پلاسمید آنها پس از استخراج در ژل آگارز ۷/۰ درصد الکتروفورز گردید. تمام جدایه‌ها دارای تنها یک پلاسمید با اندازه یکسان بوده و هیچ اختلافی بین آنها وجود ندارد. بر اساس منابع موجود این اولین گزارش از وجود بیووار  R. solanacearum N۲ در ایران است


همایون فرهنگ فر، حسین نعیمی‌پور ، رضا لطفی،
جلد ۱۲، شماره ۴۳ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

  در این تحقیق، تخمین پارامترها و ارزیابی ژنتیکی گاو ‌های هلشتاین استان خراسان برای صفت شیر بر اساس یک مدل دام روز آزمون با تابعیت تصادفی تکه‌ای ( Cubic spline random regression ) انجام شد. داده‌های مورد استفاده ۳۲۸۵۴ رکورد روز آزمون شیر دو و سه بار دوشش در روز مربوط به ۳۸۴۲ رأس گاو هلشتاین شکم اول (فرزندان ۴۶۶ رأس گاو نر) در ۱۲۵ گله بود که در بین سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ زایش داشتند. در مدل دام روز - آزمون، اثر عوامل ثابت محیطی گله- سال و ماه رکوردگیری- دفعات دوشش، متغیر‌های کمکی خطی و درجه دوم سن زایش اول، درصد ژن هلشتاین (متغیر کمکی خطی)، اثرات تصادفی ژنتیکی افزایشی و محیط دائمی گاو قرار داده شد. در مدل مزبور به‌منظور در نظر گرفتن تفاوت‌های ژنتیکی و محیطی شکل منحنی شیردهی بین گاوها از تابعیت تصادفی تکه‌ای توان سوم استفاده شد. میانگین پسین ارزش اصلاحی پیش بینی شده گاوها با روش آماری بیزین (از طریق نمونه‌گیری گیبس با ۱۰۰۰۰۰ زنجیره با نرم افزار RRGIBBS ) محاسبه شد. میانگین ارزش اصلاحی پیش بینی شده شیر ۳۰۵ روز برای گاوهای دارای رکورد برابر با ۹۰/۵۲ کیلوگرم (۰۵/۰>P) بود. هم‌بستگی بین ارزش اصلاحی ماه‌های شیردهی با افزایش فاصله بین آنها کاهش نشان داد . بیشترین هم‌بستگی رتبه‌ای بین ماه‌های هشتم و نهم (۹۹۸/۰) و کمترین هم‌بستگی رتبه‌ای بین ماه‌های اول و دهم (۳۱۲/۰) بود. ارزش اصلاحی ماه‌های اول و ششم به‌ترتیب کمترین (۵۵۳/۰) و بیشترین (۹۹۰/۰) هم‌بستگی رتبه‌ای را با ارزش اصلاحی شیر ۳۰۵ روز داشت. روند ژنتیکی برآورد شده شیر ۳۰۵ روز بر حسب سال تولد گاوها ۷۵/۱۷ کیلوگرم در سال بود که به لحاظ آماری تفاوت معنی‌دار از صفر نداشت ( ۱۶۵/۰= p value).


فاطمه هادیان، رضا جعفری، حسین بشری، مصطفی ترکش،
جلد ۲۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

در مناطق خشک و نیمه‌خشک رطوبت خاک یکی از مهم‌ترین فاکتور‌های تأثیر‌گذار بر تولید اکوسیستم‌ها محسوب می‌شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات فصلی رطوبت خاک و پوشش گیاهی در استان اصفهان است. بدین‌منظور داده‌های دمای سطح زمین (LST) و شاخص گیاهی NDVI مودیس برای محاسبه TVDI به‌کار گرفته شد و میزان رطوبت خاک در فصل رویش در چند عمق خاک (شامل ۵،‌ ۱۰، ۲۰،‌ ۳۰ سانتی‌متر) اندازه‌گیری شد. تغییرات فصلی LST و NDVI در اقلیم‌های مختلف نیز بررسی شد. نتایج نشان داد تغییرات NDVI و LST در این منطقه بسته به نوع اقلیم و خاک، دارای الگوی متفاوتی بوده است و میزان تاج پوشش گیاهی بر LST و نوسان آن تأثیر زیادی می‌گذارد. تغییرات NDVI در فنولوژی گیاهان در مناطق مرطوب در مقایسه با نیمه‌خشک و خشک بیشتر بود. پایش رطوبت خاک حاکی از آن بود که بسته به شرایط فصلی، همبستگی رطوبت اعماق خاک متفاوت بوده است، از این‌رو در اوایل فصل رطوبت سطح خاک (۵-۰ سانتی‌متر) اما در اواسط فصل به‌دلیل شکل ساختمان و عمق ریشه در بوته‌زارها، رطوبت خاک عمیق‌تر (۳۰-۱۰ سانتی‌متر) بیشترین همبستگی را با TVDI داشتند. بنابراین، یافته‌های این پژوهش اهمیت فصل رویش، شرایط خاک و درصد تاج پوشش و نوع گیاهان را در بررسی مطالعات رطوبت خاک توسط داده‌های ماهوره‌ای بیان می‌دارد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb