6 نتیجه برای Rapd
فرهاد شکوهیفر، عبدالرضا باقری، ماهرخ فلاحتی رستگار،
جلد 7، شماره 2 - ( 4-1382 )
چکیده
اطلاعات اندک موجود در مورد تنوع قارچ Ascochyta rabiei یکی از مهمترین عوامل محدود کننده برنامههای اصلاحی برای مقاومت نسبت به بیماری برقزدگی نخود است. در این پژوهش تنوع ژنتیکی جمعیت این قارچ در ایران بررسی شده است. بدین منظور، 26 جدایه از 16 استان کشور انتخاب و تنوع ژنومی آنها با استفاده از روش RAPD ارزیابی شد. با به کارگیری 12 آغازگر تصادفی، الگوی باندی DNA جدایهها تهیه شد، و بر این اساس تنوع ژنتیکی و فاصله ژنتیکی بین جدایهها محاسبه و روابط خویشاوندی آنها با استفاده از تجزیه خوشهای تعیین گردید. نتایج نشان داد که روش RAPD ابزاری قوی برای تجزیه ژنومی جمعیت A. rabiei است. در میان آغازگرهای به کار برده شده 10 آغازگر پلیمورفیسم نشان دادند. بر اساس دادههای به دست آمده، شاخص تنوع ژنتیکی جدایهها 98 درصد برآورد شد، که نشان دهنده تنوع ژنتیکی زیاد این بیمارگر در ایران است. فاصله ژنتیکی بین جفت جدایهها از 16/0 تا 61/0 متغیر بود. بیشترین فاصله ژنتیکی بین جدایههای 20 و 22 (از استانهای قزوین و گلستان)، و کمترین فاصله بین جدایههای 12 و 26 (از استانهای مرکزی و مازندران) دیده شد. در سطح شباهت 90 درصد، کل جدایهها در 22 گروه ژنوتیپی جداسازی و از حرف A تا V نامگذاری شدند، و نیز الگوی پراکنش آنها در ایران مشخص شد.
لیلا خدائی، حشمت الله رحیمیان، رضا امیری، محمود مصباح، اصغر میرزائی اصل، سید کمال کاظمی تبار،
جلد 11، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
نرعقیمی ژنتیکی صفتی است که در چغندر قند به وسیله یک جفت آلل مغلوب (aa) کنترل میشود. وجود صفت نرعقیمی ژنتیکی در یک رگه یا جمعیت چغندر قند موجب تسهیل در انجام تلاقیهای لازم در انتقال صفات مهم نظیر مقاومت به بیماریها میشود. همچنین با استفاده از نرعقیمی ژنتیکی میتوان تنوع ژنتیکی جمعیتهای تکجوانه چغندرقند را افزایش داد. چنانچه صفت نرعقیمی ژنتیکی را بتوان با نشانگرهای مولکولی نشانمند نمود زمان و هزینهای که برای انتقال آن به یک زمینه ژنتیکی دیگر لازم است، به شدت کاهش مییابد. در این بررسی، برای نشانمند کردن ژن نرعقیمی ژنتیکی از 302 آغازگر RAPD به همراه روش BSA استفاده شد. از مخلوط DNA 8 گیاه نر بارور و 8 گیاه نرعقیم از دو جمعیت 231 و 261 استفاده شد. ابتدا آغازگرها روی تودهها آزمون گردید و پس از شناسایی آغازگرهای چند شکل در بین دو توده، این آغازگرها روی تک بوتههای تشکیل دهنده هر کدام از تودهها آزمون شدند. چنانچه در این مرحله هم چند شکلی آغازگر تائید شد، در مرحله بعدی از آن در آزمون بقیه تک بوتههای دو جمعیت 231 و 261 استفاده گردید. در پایان 10 نشانگر در جمعیت 231 و6 نشانگر در جمعیت 261 شناسایی شد که فاصله آنها از مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی کمتر از 50 سانتیمورگان بود. از میان این نشانگرها، نشانگر ناجفت AB 8-18-600 کمترین فاصله را با مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی داشت. این نشانگر فقط 3 نوترکیبی در جمعیت 231 و یک نوترکیبی در جمعیت 261 نشان داد، در نتیجه فاصله این نشانگر از مکان ژنی نرعقیمی ژنتیکی در مجموع این دو جمعیت برابر 3/5 سانتیمورگان برآورد شد.
علیرضاخان احمدی، قدرت اله رحیمی، اردشیر نجاتی جوارمی، سعید اسماعیل خانیان،
جلد 11، شماره 40 - ( 4-1386 )
چکیده
به منظور شناسایی واریانس ژنتیکی مرغان ایستگاه تکثیر و اصلاح نژاد مرغ بومی مازندران با استفاده از نشانگرهای RAPD نمونههای خون از 100 قطعه مرغ و خروس تهیه و DNA آنها به روش بهینه یافته نمکی (Salting out) استخراج گردید. از 20 آغازگر مورد استفاده در این تحقیق 14 آغازگر توانستند باندهای مناسب و قابل قبولی را تکثیر نمایند. محصولات واکنش زنجیرهای پلی مراز (PCR) با استفاده از ژل آگارز 5/1 % الکتروفورز شد. با استفاده از این تعداد آغازگر140 باند شناسایی که از این تعداد 63 باند چند شکل و 77 باند یک شکل شناسایی شد. تعداد باندهای شناسایی شده به ازای هر آغازگر بین 16-4 با دامنه تغییرات 2100- 200 جفت باز بوده میزان چند شکلی بدست آمده در این جمعیت 45% بوده است بیشترین درصد چند شکلی مربوط به آغازگر PR-9 با 72% و کمترین درصد چند شکلی مربوط به آغازگر PR-14 با 16% نشانداده شد. فراوانی اشتراک باندی (BSF) برای هر آغازگر محاسبه و در دامنه 96/0-79/0 بوده است. تشابه ژنتیکی درون جمعیتی (WGS) بعنوان متوسط فراوانی اشتراک باندی و واریانس ژنتیکی محاسبه و مقدار آنها به ترتیب برابر 89/0 و 11/0 برآورد شد. در نتیجه سطح بالای چند شکلی بعد از ده نسل انتخاب میتواند مبین ارزیابی درست ژنتیکی، راهکارهای انتخاب مناسب و همچنین اندازه مؤثر جمعیت میباشد.
احسان فیضیان، مختار جلالی جواران، حمید دهقانی، حمید زامیاد،
جلد 11، شماره 41 - ( 7-1386 )
چکیده
جمع آوری ژرم پلاسم اولین قدم در راه اصلاح گیاهان است. ایران به خاطر تمدن قدیمی ونیز داشتن اقلیمهای مختلف یکی از مهمترین مراکز تنوع ژنتیکی محسوب میشود. در این مطالعه سعی گردید که تنوع ژنتیکی ملونها در استانهای مرکزی و شمالی کشور در حد امکان جمع آوری و بررسی شود. برای بررسی تنوع ژنتیکی بذرهای جمع آوری شده از نشانگرهای مرفولوژیکی و مولکولی رپید استفاده گردید. در این مطالعه 15 صفت کیفی و 6 صفت کمی روی 38 توده جمع آوری شده و نیز دریافت شده از بانک ژن گیاهی ایران واقع در کرج اندازهگیری شد. تجزیه خوشهای بر اساس صفات مرفولوژی از روش یو.پی.جی.ام.ای و ضریب جاکارد گروههای مختلف جنس Cucumis melo را از یکدیگر تفکیک نمود. 30 توده انتخابی برای ارزیابی میزان تنوع و نیز میزان قرابت گروههای مختلف با استفاده از نشانگر رپید مورد ارزیابی قرار گرفتند. تکثیر مکانهای ژنی با استفاده از 10 آغازگر رپید انجام شد. درصد چند شکلی در این آزمایش 19% تعیین شد. تجزیه خوشهای با استفاده از نشانگر مولکولی نتوانست گروههای مختلف را از یکدیگر متمایز کند که نشان میدهد ژنوم این گروهها بسیار به هم نزدیک است. با این حال خیار چنبرهای مورد بررسی در یک گروه با فاصله نزدیکی از هم قرار گرفتند.
سیروس قبادی، مرتضی خوشخوی، بدرالدین ابراهیم سیدطباطبایی،
جلد 12، شماره 45 - ( 7-1387 )
چکیده
انگور (.Vitis vinifera L) از گیاهان مهم باغی است که از طریق غیرجنسی تکثیر میشود. شناسایی ژنوتیپهای انگور معمولاً بر اساس مشخصات تاک نگاری گیاه بالغ صورت میگیرد که تحت تأثیر شرایط محیط قراردارد. این نگرش تا حد نسبتاً زیادی فاقد اعتبار و اطمینان است. با این رویکرد از نشانگرهای مولکولی بهعنوان روشهای مکمل درتعیین تنوع و روابط ژنتیکی گیاهان باغی استفاده میشود. دراین پژوهش تنوع و روابط ژنتیکی بیست ژنوتیپ (رقم) انگور متعلق به گونه V. vinifera که در استان اصفهان کشت میشوند با استفاده از نشانگرهای RAPD مورد بررسی قرار گرفت. از تعداد 50 آغازگر تصادفی ده نوکلئوتیدی تعداد 24 آغازگر با الگوی نواری تکرارپذیر انتخاب و برای گروه بندی ژنوتیپها استفاده شد. از مجموع 315 نوار تکثیری 282 نوار چندشکل و33 نوار تک شکل بودند. تعداد متوسط نوارها به ازاء هر آغازگر 13 و دامنه قطعات تکثیری از 300 تا 3000 جفت باز متغیر بود. گروه بندی ژنوتیپها به روش تجزیه خوشهای وبا استفاده از الگوریتم 19 ،UPGMAژنوتیپ را دریک گروه بزرگ با چهار زیر گروه و ژنوتیپ مادروبچه بهدلیل فاصله ژنتیکی زیاد با بقیه ژنوتیپها دریک گروه جداگانه قرار داد. با توجه به معیارهای تاک نگاری، احتمال داده میشود که ژنوتیپ جدا شده متعلق به گونههای دیگر جنس Vitis باشد. نتایج این تحقیق نشان داد که تکنیک RAPD میتواند به عنوان یک روش مولکولی مناسب برای تعیین تنوع ژنتیکی، تجریه ژنومی و تعیین رابطه ژنتیکی ارقام انگور استفاده میشوند.
رودابه راوش، بهروز شیران، عزیزاله علوی، جورج زرواگیس،
جلد 13، شماره 47 - ( 1-1388 )
چکیده
بهمنظور تعیین تنوع ژنتیکی جدایه های قارچ شاه صدف(Pleurotus eryngii) 45 جدایه قارچ از 10 منطقه مختلف آب و هوایی ایران (استان های: اصفهان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان و فارس) جمعآوری شد. جهت تعیین تنوع ژنتیکی از نشانگر مولکولیRAPD استفاده شد و بهکمک 10 آغازگر تصادفی و پس از واکنش PCR و انجام الکتروفورز ژل آگارز، 182 مکان ژنی قابل رؤیت مشخص شدند که در میان آنها 150 مکان ژنی (82%) چند شکلی خوبی را در تمام جدایه ها نشان دادند. جدایه هایی که دارای میزبان های Ferula assa-foetida و Ferula ovina و Prangus ferulacea بودند، در گروه های مجزا قرار گرفتند. همانطور که انتظار میرفت، نقش منطقه جغرافیایی (از نظر دما و میزان بارندگی) در قرابت ژنتیکی جدایه ها دارای اهمیت بود. 33/71 درصد تنوع ژنتیکی درون جمعیت ها و 67/28 درصد تنوع ژنتیکی در بین جمعیت-ها وجود داشت. نتایج نشان داد که خصوصیات ریختشناختی نمی تواند دسته بندی مناسبی از جدایه های P. eryngii بر اساس گیاهان همزیست و مناطق جغرافیایی آنها ارائه دهد و برای نیل به این هدف، استفاده از الگوی RAPD روش سریع و نسبتا"قابل قبولی بهحساب می آید.