جستجو در مقالات منتشر شده


308 نتیجه برای Rs

سیدفرهاد موسوی، احمد محمدزاده، احمد جلالیان، حسین صمدی بروجنی،
جلد 1، شماره 2 - ( 7-1376 )
چکیده

یکی از مشکلات اساسی ذخیره و بهره‌برداری از آبهای سطحی برای مصارف شرب، کنترل سیل،‌ برقابی و کشاورزی، مسئله رسوبگذاری در مخازن سدها و سر آمدن عمر مفید آنهاست. عمر مفید یک سد معادل مدت زمانی است که حدود 80 درصد حجم اولیه مخزن آن از رسوب پر شود. عمر مفید تابعی از مقدار رسوبات وارده، وزن مخصوص مواد رسوبی و بازده (راندمان) تله‌اندازی مخزن سد می‌باشد. بازده تله‌اندازی رسوب به خصوصیات ذرات رسوب، عمر مفید مخزن، شکل مخزن، روش بهره‌برداری از مخزن و نسبت ظرفیت ذخیره به میزان جریان ورودی بستگی دارد. هدف از این تحقیق، محاسبه بازده تله‌اندازی رسوب در تعدادی از سدهای خاکی کوچک و تعیین روابط حاکم بر عناصر مؤثر در آن در منطقه استان چهارمحال و بختیاری بوده است. بدین منظور، تعداد 14 سد خاکی کوچک در اطراف شهرکرد و بروجن، با ارتفاع کمتر از 15 متر و ظرفیت کمتر از یک میلیون متر مکعب انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. چون هیچگونه اندازه‌گیری میزان رسوب وارده به این مخازن وجود نداشت، برای برآورد مقدار رسوب وارده به سدها از مدل تجربی MPSIAC استفاده شد. این مدل، 9 عامل مؤثر در فرسایش و رسوب‌دهی حوزه‌ها شامل زمین‌شناسی سطحی، خاک، آب و هوا، رواناب، پستی و بلندی، پوشش زمین،‌ کاربری زمین، فرسایش سطحی و فرسایش رودخانه‌ای را در نظر می‌گیرد. عوامل نه‌گانه در حوزه بالا دست سدها بررسی شده و میزان رسوب وارده به مخازن در طی یک سال تخمین زده شده است. با نقشه‌برداری از مخازن سدها و مقایسه نقشه‌های حجم – ارتفاع اولیه و ثانویه، مقدار رسوب ته‌نشین شده در طی کل دوران بهره‌برداری از سدها به دست آمد. بازده تله‌اندازی رسوب در هر مخزن محاسبه شد. نتایج حاصل نشان می‌دهد بازده تله‌اندازی رسوب در سدهای مورد مطالعه از 4/10 تا 9/68 درصد متغیر است. منحنی‌های جدیدی برای پیش‌بینی تله‌اندازی رسوب در سدهای کوچک رسم شده است.
عبدالمجید رضائی، رضا امیری،
جلد 2، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده

به منظور بررسی صحت فرضیات تجزیه دای‌آلل از تلاقیهای 6 ژنوتیپ یولاف زراعی و وحشی استفاده گردید. صفات تعداد روز تا گرده‌افشانی، ارتفاع گیاه در گرده‌افشانی و رسیدگی و همچنین درصد پروتئین ساقه و دانه بررسی شد. در تجزیه دای‌آلل به روش گریفینگ، میانگین مربعات تلاقیهای معکوس برای کلیه صفات معنی‌دار بود، اما بر مبنای تجزیه واریانس هیمن، اثر پایه مادری برای هیچ یک از صفات معنی‌دار نگردید. لذا برای بررسی صحت مدل و سه فرض فقدان آلل‌های چندتایی، عدم وجود پیوستگی ژنی و اثرات متقابل بین مکانهای ژنی از میانگین تلاقیهای دوطرفه و رگرسیون Wr روی Vr، تجزیه واریانس Wr + Vr و Wr – Vr استفاده گردید. هیچکدام از روشها برای ارتفاع در رسیدگی و تعداد روز تا گرده‌افشانی اریبی نشان ندادند و لذا تجزیه هیمن برای تخمین پارامترهای ژنتیکی انجام شد. برای ارتفاع گیاه در گرده‌افشانی و درصد پروتئین ساقه، شیب خط رگرسیون به ترتیب واجد و فاقد اختلاف معنی‌دار با یک و صفر بود. برای این دو صفت با حذف یک والد از جدول دای‌آلل، اریبی برطرف گردید. برای درصد پروتئین دانه نیز، با توجه به این که برای صحت مدل نیاز به حذف دو والد بود، از محاسبه پارامترهای ژنتیکی صرف‌نظر گردید. در مجموع روش رگرسیون Wr روی Vr نسبت به تجزیه واریانسWr + Vrو Wr – Vr از اعتبار بیشتری جهت بررسی صحت مدل ژنتیکی برخوردار بود. همچنین نتایج تجزیه هیمن و جینکز در دو حالت صحت و عدم صحت فرضیات مدل ژنتیکی، نشان داد که پارامترهای ژنتیکی به شدت تحت تأثیر اریبی مدل قرار گرفته و برآوردهای کاملاً متفاوتی برای آنها به دست می‌آید. روش گریفینگ کمتر از روش هیمن و جینکز تحت تأثیر اریبی مدل ژنتیکی قرار گرفت. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که آزمونهای اولیه برای بررسی صحت فرضیات مدل ژنتیکی هیمن و جینکز و اطمینان از صحت نتایج از طریق روشهای ارائه شده امری ضروری است.


سیدفرهاد موسوی، محمد نکویی مهر، محمد مهدوی،
جلد 2، شماره 2 - ( 4-1377 )
چکیده

با توجه به اهمیت هیدروگراف واحد در پیش‌بینی سیلاب رودخانه‌ها و به دلیل آن که استخراج هیدروگراف واحد در یک حوضه مستلزم داشتن هیدروگراف سیلاب و هیتوگراف ریزش باران همزمان آن می‌باشد، متخصصین هیدرولوژی برای مناطقی که فاقد چنین داده‌های هیدروکلیماتولوژی هستند استفاده از روشهای هیدروگراف واحد مصنوعی را معقول دانسته‌اند. از این رو تحقیقاتی در حوضه آبخیز سد زاینده‌رود (زیر حوضه پلاسجان) انجام گرفت تا قابلیت کارایی هیدروگراف‌های واحد مصنوعی (اشنایدر، SCS و مثلثی) در ارزیابیهای هیدرولوژیک آزمون گردد. برای این منظور، هیدروگراف‌های واحد طبیعی و مصنوعی فوق‌الذکر با استفاده از مجموعه داده‌های مورفولوژیکی، باران سنجی و هیدرومتری حوضه و توسل به تجزیه و تحلیل هیدرولوژیک تعیین شد و سه روش ساخت هیدروگراف واحد مصنوعی نسبت به هیدروگراف‌های واحد طبیعی (مشاهده‌ای) حوضه مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که روشهای مثلثی و SCS تطابق بهتری نسبت به روش اشنایدر در ساخت شکل هیدروگراف واحد و تبعیت از آهنگ تغییرات هیدروگراف واحد معرف حوضه دارند،‌ لیکن در اکثر موارد میزان حداکثر دبی لحظه‌ای را نسبت به مقدار مشاهده شده بیشتر نشان می‌دهند. لذا توصیه می‌شود در این حوضه آبخیز مقدار عدد ثابت در فرمول برآورد حداکثر دبی لحظه‌ای در این روشها از 083/2 به 74/1 کاهش یابد. اگرچه روش اشنایدر در برآورد دبی حداکثر لحظه‌ای نسبت به روشهای SCS و مثلثی از نوسان بیشتری برخوردار می‌باشد، اما دارای دبی اوج محاسبه شده نزدیک‌تر به مقادیر مشاهده شده است. به طور کلی پس از اصلاح فرمول برآورد حداکثر دبی لحظه‌ای در روشهای SCS و مثلثی، می‌توان گفت که برای ساخت هیدروگراف واحد مصنوعی در این حوضه، روشهای مثلثی، SCS و اشنایدر از اولویت اول تا سوم برخوردارند.
داور خلیلی، ابوالقاسم یوسفی،
جلد 2، شماره 3 - ( 7-1377 )
چکیده

کاربرد روش تحلیل منطقه‌ای، در برآورد دبی جریان به شکل تابعی از خصوصیات آماری حوضه آبخیز در طراحی سازه‌های آبی و یا مدیریت منابع آب، همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. بدین منظور، در این تحقیق مناسب‌ترین مدل تخمین دبی‌های میانگین و حداکثر روزانه با استفاده از پارامترهای فیزیوگرافیک، برای حوضه آبخیز اترک بررسی و ارائه گردیده است. این پارامترها شامل مساحت حوضه،‌ طول آبراهه اصلی، ارتفاع میانگین حوضه، شیب حوضه و شیب آبراهه اصلی می‌باشند. پس از بررسی همبستگی بین پارامترها و تأثیر آنها در تولید دبی حداکثر روزانه، سه مدل تخمین دبی حداکثر روزانه به صورت توابعی از پارامترهای فیزیوگرافیک انتخاب گردید. مدل شماره 1 دبی حداکثر روزانه را به صورت تابعی از مساحت حوضه و مدل شماره 2 به صورت تابعی از مساحت حوضه و ارتفاع حوضه و مدل شماره 3 به صورت تابعی از مساحت حوضه، شیب متوسط آبراهه اصلی مشخص نمود. آزمونهای انجام گرفته بیانگر قابلیت خوب هر سه مدل در تخمین دبی حداکثر روزانه بود. البته این نتیجه‌گیری فقط بیانگر آن است که هر سه مدل در محدوده قابل قبولی از عهده آزمونهای آماری برمی‌آیند. این خود می‌تواند سبب ایجاد خطا در برآورد دبی جریانهای میانگین و حداکثر روزانه باشد. به منظور حداقل کردن خطای محاسباتی، در یک آزمون دیگر هر سه مدل مجدداً مورد بررسی قرار گرفت. انتخاب بهترین مدل، بر اساس مقایسه دبی میانگین روزانه حاصله از مدل‌ها با دبی میانگین روزانه مشاهده شده صورت گرفت. در نتیجه مدل شماره 1 انتخاب گردید. توصیه‌های لازم جهت به‌کارگیری این مدل در حوضه‌های مشابه فاقد آمار انجام گردید. دستاورد اصلی این تحقیق در به‌کارگیری روش تحلیل منطقه‌ای آن بوده که صرفاً به نتایج خوب آزمون آماری در تناسب همبستگی داده‌ها بسنده نکرده است. انتخاب نهایی مدل منوط به قابلیت آن در تخمین آمار مشاهده‌ای است.
محمد لغوی، سعید بهنام،
جلد 2، شماره 4 - ( 10-1377 )
چکیده

در این تحقیق تأثیر سه محدوده از رطوبت خاک (12-10، 15-13 و 18-16 درصد بر مبنای وزن خشک) و سه عمق شخم (15، 20 و 25 سانتیمتر) بر مقاومت کششی، مقاومت ویژه و توان مالبندی مورد نیاز گاوآهن بشقابی سه خیش و همچنین بر میزان خرد شدن و برگردان شدن خاک، با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی، در یک خاک لوم رسی مورد بررسی قرار گرفت. تأثیر رطوبت خاک در محدوده مورد مطالعه بر کلیه معیارهای عملکردی فوق‌الذکر به استثنای میزان برگردان شدن خاک بسیار معنی‌دار بود، به طوری که میانگینهای مقاومت کششی، مقاومت ویژه و توان مالبندی مورد نیاز در طیف رطوبتی 15-13 درصد به حداقل رسید. تأثیر عمق شخم تنها بر مقاومت کششی و توان مالبندی معنی‌دار بود، به طوری که میانگینهای این دو پارامتر با افزایش عمق شخم به طور قابل توجهی فزونی یافت ولی مقاومت ویژه تنها روندی نزولی را نشان داد. به منظور تعیین شاخصی کمی که بیان کننده میزان خرد شدن خاک توسط ادوات خاک‌ورزی باشد، یک دستگاه مجموعه الکهای دوار قابل اتصال و حمل توسط تراکتور طراحی و ساخته شد. با استفاده از این دستگاه اندازه‌گیری قطر متوسط وزنی (MWD) کلوخه‌های حاصل از اجرای عملیات شخم در داخل مزرعه مقدور گردید. نتایج نشان داد در حالی که عمق شخم تأثیری بر MWD نداشت، تأثیر رطوبت خاک بسیار معنی‌دار بود، به طوری که درشت‌ترین کلوخه‌ها به هنگام انجام شخم در رطوبت 12-10 درصد تشکیل گردید. روند کاهش اندازه کلوخه‌ها با افزایش رطوبت خاک تا بالاترین سطح رطوبت مورد مطالعه (18-16 درصد) ادامه یافت و در این رطوبت کلوخه‌هایی با میانگین   8/33 میلیمتر تشکیل گردید که نسبت به طیف رطوبتی 12-10 درصد در حدود 72 درصد کاهش داشت. تأثیر عمق شخم و رطوبت خاک بر میزان برگردان شدن خاک توسط گاوآهن بشقابی معنی‌دار نبود. میانگین کلی درصد برگردان خاک در سطوح مختلف عمق شخم و رطوبت خاک در حدود 54 درصد بود که با گزارشهای سایر محققین مطابقت داشت.
محمود عالیچی، علی اصغر احمدی،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

اثر دو ماده شیمیایی بوپروفزین (سوسپانسیون 40%) و پیریپروکسیفن (مایع امولسیون شونده 10%) بر روی مرگ و میر سنین مختلف پورگی و میزان باروری شپشک استرالیایی (Icerya purchase) در شرایط گلخانه‌ای مورد مطالعه قرار گرفت. دو محلول پاشی با فواصل یک روز قبل از آلوده‌سازی توسط پوره‌های خزنده و سپس 42 روز پس از آلوده‌سازی، با استفاده از هر یک از مواد فوق انجام و غلظت کشنده برای پنجاه درصد جمعیت مورد آزمایش (LC50) پوره‌های سن اول نیز محاسبه گردید. مقایسه LC50 نشان داد که بوپروفزین بیش از پیریپروکسیفن بر روی رشد پوره‌های سن اول تأثیر داشته و در فاصله 28 روز پس از اولین محلول پاشی، که عمل پوست‌اندازی پوره‌ها متوقف گردیده بود، بیشترین تلفات را بر آنها وارد نمود. اگر چه کل مرگ و میر پوره‌های سن دوم در تیمارهای مربوط به  پیریپروکسیفن از تیمارهای مشابه بوپروفزین بیشتر بود، اما آمار مرگ و میر تجمعی این پوره‌ها در تیمار 1000ppmبرای هر دو ماده فوق، پس از 42 روز به 100% رسید. عملکرد بوپروفزین در پوست‌اندازی ناقص پوره‌ها و تا حدودی اثر تخم‌کشی آن، یک روند نزولی را در بقای پوره‌های سن سوم و تعداد تخمهای شپشک استرالیایی نسبت به افزایش غلظت آن ماده نشان داد، اما در این تیمارها هیچگاه اثر آن به 100% نرسید. در همین حالت غلظت 1000ppm  پیریپروکسیفن در آزمایشهای فوق، به دلیل اختلال در تعادل هورمون جوانی حشره، باعث وارد آوردن تلفات کامل بر پوره‌های سن سوم و جلوگیری از تشکیل حشرات کامل ماده و تخم گردید. اما این ترکیب در غلظت1ppm افزایش قابل ملاحظه‌ای در میزان باروری شپشک استرالیایی ایجاد نمود.
محمدعلی ادریس، جواد پوررضا، سعید انصاری،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

این تحقیق به منظور بررسی صفت تولید تخم مرغ بر روی گله‌ای از مرغان بومی اصفهان و نیز آمیخته‌های آنها با سه نژاد خارجی اصلاح شده به اجرا درآمد. صفات سن بلوغ جنسی، وزن اولین تخم مرغ، تعداد و وزن تخم مرغ، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی و تولید تخم مرغ طی دوره تخمگذاری (سن بلوغ تا 52 هفتگی) به طور انفرادی بر روی 774 مرغ آماربرداری گردید. نتایج حاصله نشان می‌دهد که از نظر وزن اولین تخم مرغ تفاوت معنی‌داری در بین چهار گروه ژنتیکی وجود ندارد (05/0>p)، در حالی که صفات سن بلوغ جنسی، تعداد و وزن تخم مرغ، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی به طور معنی‌داری تحت تأثیر گروه ژنتیکی قرار گرفته است (01/0>p). مقدار ضرایب وراثت‌پذیری اعداد ادغام شده کلیه گروهها (به روش اجزاء واریانس پدری) برای صفات سن بلوغ جنسی،‌ وزن اولین تخم مرغ، تعداد تخم مرغ، وزن تخم مرغ، مصرف غذا و ضریب تبدیل غذایی به ترتیب 10/0 ±24/0، 08/0 ±03/0، 12/0 ±41/0، 12/0 ±48/0، 09/0 ±13/0 و 09/0 ±18/0 برآورد شد. در تجزیه کلی داده‌ها، تولید تخم مرغ از بلوغ تا 34 هفتگی همبستگی ژنتیکی و فنوتیپی مثبتی با تولید تخم مرغ تا 52 هفتگی نشان داد (71/0 = rp و 11/0  74/0 = rg). این مقادیر مبین وجود یک رابطه نسبتاً مناسب در کل گروهها است. به علاوه تولید تخم مرغ تا 34 هفتگی همبستگی منفی با ضریب تبدیل غذایی طی همین دوره داشته است (81/0- = rp و 53/0 rg=-92/0, rg). برآوردهای تنوع ژنتیکی و فنوتیپی در این مطالعه نشان می‌دهد که انتخاب بر اساس تولید تخم مرغ تا 34 هفتگی نه تنها می‌تواند به طور مؤثری برای بهبود تولید تخم مرغ در طی دوره تخمگذاری استفاده بشود، بلکه ممکن است منجر به افزایش عملکرد در کل دوره تخمگذاری گردد.
حشمت اله خسروی نیا، محمدعلی ادریس، جواد پوررضا ، سعید انصاری،
جلد 3، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

تعداد 1200 قطعه جوجه نر و ماده شجره‌دار از سه گروه ژنتیکی مشتمل بر 90 گروه پدری، برای برآورد مقادیر ضرایب توارث‌پذیری و روابط فنوتیپی و ژنتیکی و همچنین بررسی اثرات جنس و محیط نگهداری بر صفات وزن بدن، افزایش وزن، مصرف و ضریب تبدیل خوراک مورد استفاده واقع شد. گروههای ژنتیکی شامل آمیخته‌های مرغهای بومی با یک نژاد خارجی (گروه A)، مرغهای بومی که برای 2 نسل بر مبنای وزن 8 هفتگی تحت تأثیر انتخاب بوده‌اند (گروه B) و یک گروه شاهد از مرغهای بومی (گروه C) بود. تمام جوجه‌ها به تفکیک گروههای پدری تا سن چهار هفتگی در قفسهای زمینی نگهداری شدند. سپس جهت دستیابی به ضریب تبدیل خوراک، 498 قطعه از جوجه‌ها از سن 4 تا 10 هفتگی به قفسهای انفرادی انتقال یافتند. نتایج حاصله نشان داد که گروه ژنتیکی آمیخته در مقایسه با دو گروه دیگر، برای تمام صفات وزن بدن در سنین 2، 3، 6، 8 و 10 هفتگی و همچنین افزایش وزن، مصرف و ضریب تبدیل خوراک در مقاطع سنی 6-4، 8-6، 10-8 و 10-4 هفتگی برتری قابل توجهی دارد. دو گروه ژنتیکی B و C علیرغم برتریهای گروه B در اغلب صفات، تفاوت معنی‌داری نشان ندادند. توارث‌پذیری‌های برآورد شده بر اساس اجزاء واریانس پدری برای صفات مربوط به رشد، حاکی از ماهیت توارثی متوسط به بالا برای این صفات بود. همچنین مقادیر برآورد شده برای مصرف خوراک در سنین مختلف جهت تمام گله در دامنه‌ای از 15/0 تا 44/0 قرار داشت که در هر سن خاص پایین‌تر از مقادیر حاصله برای ضریب تبدیل خوراک بود. همبستگیهای ژنتیکی و فنوتیپی بین صفات مربوط به رشد مثبت و اکثراً بالا بود. لیکن همبستگیهای بین صفات تغذیه‌ای در سنین مختلف، تنوع بالایی نشان دادند.
علی نیکخواه، بهنام آبشت،
جلد 3، شماره 4 - ( 10-1378 )
چکیده

با توجه به کمبود بارز خوراک دام در کشور، استفاده از فرآورده‌های جنبی کارخانجات صنایع غدایی و کشتارگاه‌ها در جیره غذایی دامها به خصوص دامهای پرواری یک ضرورت است. جهت مطالعه اثر پیه بر قابلیت هضم جیره، توان تولیدی و ترکیبات لاشه گوساله‌های نر در حال رشد هلشتاین، تعداد 24 رأس گوساله با متوسط وزن 191 کیلوگرم، با جیره‌های کامل 1، 2، 3 و 4 که به ترتیب حاوی صفر، 5/2، 0/5 و 5/7 درصد پیه و پروتئین خام یکسان بودند، به مدت 125 روز در شرایط محیطی یکسان تغذیه شدند. قابلیت هضم ظاهری جیره‌ها، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی، درصد لاشه و قطعات آن در گوساله‌ها اندازه‌گیری گردید.

افزودن پیه به جیره‌ها بر قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام و انرژی کل اثری نداشت، ولی قابلیت هضم ظاهری دیواره سلولی را به طور معنی‌داری کاهش (01/0>P)و قابلیت هضم ظاهری چربی جیره‌ها را افزایش (05/0>P) داد. میانگین افزایش وزن روزانه گوساله‌های تغذیه شده با جیره‌های 1، 2، 3 و 4 به ترتیب برابر 56/1، 61/1، 69/1 و 75/1 کیلوگرم و به همین ترتیب ضریب تبدیل خوراک (ماده خشک) برابر 63/4، 31/4، 12/4 و 98/3 بود که از نظر آماری اختلاف معنی‌دار (05/0>P) داشتند. وزن بدن خالی و وزن لاشه گرم با افزودن چربی در جیره افزایش (01/0>P)یافت ولی درصد لاشه گرم و درصد وزن بدن خالی نسبت به وزن زنده تحت تأثیر سطوح مختلف پیه قرار نگرفت. اقتصادی‌ترین سطح مصرف پیه در این آزمایش 5/2 درصد بود.


علی مراد قنبری، منوچهر مفتون، نجف علی کریمیان،
جلد 3، شماره 4 - ( 10-1378 )
چکیده

عصاره‌گیرهای متعددی جهت ارزیابی فسفر قابل استفاده گیاه در خاکهای مختلف پیشنهاد شده است. در حال حاضر در خاکهای آهکی ایران بیشتر از روش اولسن استفاده می‌شود. اما درباره مقایسه این روش با سایر روشها مطالعه زیادی صورت نگرفته است. این تحقیق به منظور به دست آوردن چنین اطلاعاتی انجام شد. غلظت فسفر در 39 نمونه از خاکهای آهکی استان فارس با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی متفاوت، توسط نه عصاره‌گیر اندازه‌گیری شد. 20 نمونه از این خاکها در یک آزمایش گلخانه‌ای با ذرت شامل سطح فسفر (صفر، 50، 100 و 200 میلیگرم فسفر در کیلوگرم خاک) نیز به کار رفت. نتایج به دست آمده نشان داد که فسفر عصاره گیری شده توسط روشهای نه‌گانه به ترتیب زیر کاهش می‌یابد: رزین >کول ول > مورگان > اولسن > بری 1:50 > سلطانپور و شواب > ای دی تی ا > بری 1:7 > آب. مقدار فسفر استخراجی با کلیه روشها، به جز بری، دارای همبستگی معنی داری می باشند، در حالی که روشهای رزین، کول ول، اولسن و آب دارای ضریب همبستگی بزرگ‌تری نسبت به بقیه روشها بودند. تجزیه رگرسیون نشان داد که فسفر اندازه‌گیری شده با کلیه روشها، به جز بری، تحت تاثیر ماده آلی و روی بومی خاک می‌باشد. فسفر استخراج شده با روش اخیر، با افزایش کربنات کلسیم معادل خاک کاهش می‌یابد. بین وزن خشک قسمت هوایی، رشد نسبی و جذب فسفر توسط ذرت با فسفر عصاره‌گیری شده به وسیله روشهای رزین، کول ول، اولسن و آب همبستگی معنی‌دار بالایی وجود داشت. این پاسخها با فسفر عصاره‌گیری شده توسط روشهای سلطانپور و شواب و مورگان همبستگی ضعیف و معنی‌داری نشان داد. غلظت فسفر در گیاه فقط با فسفر عصاره‌گیری شده توسط روشهای اولسن و کول ول همبستگی معنی‌داری داشت. به طور کلی، در این تحقیق به نظر می‌رسد که روشهای رزین، اولسن، کول ول و آب جهت استخراج فسفر قابل استفاده مناسب می‌باشند. معذالک جهت انتخاب عصاره‌گیرهای مناسب، مطالعه بیشتری ضروری است.
غلامحسین زمانی،
جلد 4، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

از رسالت‌های عمده دانشگاه‌ها و به ویژه دانشکده‌های کشاورزی، آموزش، پژوهش و ارائه خدمات مورد نیاز جامعه است. مهم‌ترین مصداق ارائه خدمات برای دانشکده‌های کشاورزی، نشر و انتقال فن‌آوری، به وسیله برقراری ارتباط با نهادهای ترویجی است. از طریق این ارتباط پژوهشگران دانشگاهی با مسائل، نیازها، و شرایط کشاورزی جامعه آشنایی بیش‌تری یافته، از این آگاهی‌ها در امور آموزشی، طراحی و انجام فعالیت‌های تحقیقاتی خود بهره می‌گیرند. از طرف دیگر، جامعه کشاورزی با کمک مروجین، به جدیدترین یافته‌های علمی و راه‌حل‌های مناسب برای بهبود کشاورزی خود دست می‌یابد. لذا، ارتباط بین دانشکده‌های کشاورزی، به عنوان یک نهاد آموزشی و تحقیقاتی، با نهاد ترویج کشاورزی همواره مورد تأکید سیاستگزاران امر توسعه کشاورزی، پژوهشگران و اندیشمندان بوده است.

در این پژوهش، با بهره‌گیری از مدل ارتباطات، چارچوب نظری مناسب تدوین، و سپس با مرور مطالعات پیشین، چهل و هفت عامل مهم در برقراری ارتباط بین پژوهش و ترویج تشخیص داده شد. با یک تحقیق میدانی از نوع توصیفی، نظریات استادان دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز و کارشناسان و مروجین کشاورزی استان فارس نسبت به اهمیت و تأثیر هر یک از عوامل مذکور، در وضعیت فعلی ارتباط بین دو نهاد، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل در تقویت ارتباط بین دانشکده‌های کشاورزی با ترویج، آشنایی محققین دانشگاه از اوضاع کشاورزی منطقه می‌باشد. در پایان گزارش، سایر دستاوردهای این پژوهش، همراه با توصیه‌های عملی برای گسترش و تقویت ارتباط بین دو نهاد، ترویجی و آموزشی - پژوهشی ارائه شده است.


محمود وطن‌خواه، محمدعلی ادریس،
جلد 4، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

در ایـن مطالعه از 2510 رکورد صفات تولیدمثلی مربوط به 879 رأس میش جفت‌گیری کرده با 164 رأس قوچ، از سال 1368 تا 1376، در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند بختیاری، به منظور تعیین عملکرد و برآورد برخی از عوامل محیطی مؤثر بر صفات تولید‌مثلی در گوسفندان نژاد بختیاری استفاده گردید.

میانگین و خطای معیار برای صفات تولید‌مثلی، بدین شرح برآورد گردید: نسبت آبستنی 01/0± 90/0، تعداد بره متولد شده به ازای هر میش تحت آمیزش 01/0 ±06/1، تعداد بره زنده متولد شده به ازای هر میش تحت آمیزش 01/0± 00/1، تعداد بره شیرگیری شده به ازای هـر میش تحت آمیـزش 01/0± 93/0، تعداد بـره زنده متولد شده در هر زایمان 01/0± 10/1، تعداد بـره شیرگیری شده در هـر زایمان 02/0± 01/0 و تعداد بره شیرگیری شده به ازای هر میش زنده‌زا 01/0 ±09/1. سال جفت‌گیری بر روی همه صفات مورد بررسی اثر کاملاً معنی‌داری (01/0>P) نشان داد. سن میش در زمان جفت‌گیری نیز تأثیر معنی‌داری (05/0 یا 01/0>P) بر روی اغلب صفات مورد مطالعه داشت. حداکثر عملکرد صفات تولیدمثلی، در میش‌های گروه سنی 4 تا 5 ساله حاصل گردید. زمان آمیزش نیز بر روی همه صفات مورد بررسی معنی‌دار (05/0 یا 01/0>P) بود. حداکثر عملکرد صفات تولیدمثلی مربوط به میش‌هایی بود که در خلال نیمه اول فصل جفت‌گیری آمیزش داده شده بودند. نوع تولد نیز تأثیر کاملاً معنی‌داری (01/0>P) روی صفات مربوط به تعداد بره متولد شده و شیرگیری شده نشان داد. لذا با توجه به اثر ملاحظه عوامل محیطی بر صفات مورد بررسی، و به منظور افزایش بازده تولیدمثلی، علاوه بر بهبود شرایط محیطی (جایگاه، مدیریت، تغذیه و ...)، آمیزش در ابتدای فصل جفت‌گیری و انتخاب ترکیب سنی مناسب برای گله‌های میش پیشنهاد می‌گردد. در این ترکیب، کاهش درصد میش‌های بالاتر از پنج سال باعث بهبود عملکرد گله خواهد شد.


محمد مستاجران، محمدعلی ادریس، رحیم عبادی، غلامحسین طهماسبی،
جلد 4، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

به منظور برآورد ضریب وراثت‌پذیری صفات ظاهری زنبور عسل کارگر و عملکرد کلنی زنبور عسل، 30 ملکه مادر، از زنبورستان مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام استان اصفهان، به طور تصادفی انتخاب شد. از هر ملکه مادر، پنج ملکه دختر پرورش داده شد و پس از جفت‌گیری طبیعی به کلنی‌های همسان معرفی گردید. میزان عسل استخراجی تابستان اندازه‌گیری، و میزان عسل پاییز بر اساس مساحت سطح قاب سرپوشیده عسل برآورد گردید. تولید عسل سال از مجموع عسل تولیدی تابستان و پاییز محاسبه شد. برای تعیین ابعاد بدن زنبورهای کارگر، نمونه‌هایی که به صورت تصادفی از هر کلنی انتخاب شده بود، با استفاده از استریو میکروسکوپ مجهز به عدسی چشمی مدرج، بر اساس روش روتنر (1985) اندازه‌گیری و ضریب وراثت‌پذیری صفات با استفاده از هم‌بستگی داخل فامیل برآورد گردید. ضریب وراثت‌پذیری تولید عسل تابستان، زمستان و کل تولید عسل سالیانه به ترتیب (62/0± 65/0)، (58/0± 51/0) و (64/0± 36/0) برآورد شد. وراثت‌پذیری صفات ظاهری، به ترتیب: طول خرطوم (08/0± 64/0)، طول ساق (07/0±  45/0)، طول ران (08/0 ± 50/0)، طول پنجه (07/0± 47/0)، عرض پنجه (04/0± 33/0)، طول بال جلو (06/0 ±42/0)، عرض بال جلو (10/0± 90/0) طول کوبیتال bی (05/0 ±20/0)، شاخص کوبیتال (08/0± 50/0)، طول بال عقب (01/0± 94/0) و تعداد قلاب لبه جلویی بال عقب (07/0± 45/0) برآورد گردید. با توجه به میزان وراثت‌پذیری تخمینی تولید عسل، انتخاب بر اساس این صفت می‌تواند باعث افزایش عسل تولیدی شود. عرض بال جلو، و بعضی صفات ظاهری دیگر همچون طول بال عقب، دارای وراثت‌پذیری بالایی می‌باشند که انتخاب بر اساس این صفات نیز می‌تواند باعث تغییر سریع آنها گردد.
ایرج ملک محمدی، علی شفیعی علویجه،
جلد 4، شماره 2 - ( 4-1379 )
چکیده

ترویج بنا به رسالت وجودی خویش، در پی یافت و حل مسئله، همواره به شدت نیازمند جوی با تفاهم بین مردم و مسئولان است. برای دست‌یابی به تفاهم‌سنجی مورد نیاز ترویج، در این تحقیق سعی شد روشی برای محاسبه ضریب تفاهم ابداع و در یک مطالعه موردی آزمون شود. در این زمینه وضعیت عشایر ایل جرقویه اصفهان مورد توجه قرار گرفت. پس از بررسی مسائل و مشکلات ایل مزبور در خصوص مشکلات مبتلا به آنها از امور دام و منابع طبیعی، نسبت به بررسی نظریات مسئولان، یعنی مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان نیز اقدام شد. بنابراین، جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه مدیران، کارشناسان و مروجان منابع طبیعی استان اصفهان از یک طرف (مشتمل بر 32 نفر) و عشایر جرقویه از طرف دیگر (مشتمل بر 75 مسئول خانوار) بود. وسیله تحقیق دو نوع پرسش‌نامه مجزا بود که در 52 سؤال مربوط به مشکلات یاد شده در ییلاق و قشلاق مشترک بودند. پس از جمع‌بندی مسائل و مشکلات عشایر از جنبه‌های یاد شده، نسبت به ارزش‌گذاری آنها اقدام شد. سپس با بهره‌گیری از مقیاس ترتیبی، میانگین رتبه‌ای هر یک از مشکلات در دو گروه عشایر و مسئولان محاسبه گردید. در درون هر گروه از پاسخ‌گویان، با استفاده از آماره کروسکال والیس و در بین دو گروه مزبور با استفاده از آماره من وایتنی- یو مقایسه صورت گرفت.

 نتایج نشان داد که بین نظریات عشایر در مورد بهره‌برداری از مراتع، چه توسط خود آنها و چه توسط روستاییان، نیز در مورد تأمین علوفه دستی برای دام در منطقه ییلاق، وحدت نظر وجود ندارد. ولی آنها در دیگر موارد ذکر شده با یکدیگر هم عقیده بودند. در بین مسئولان نیز تفاهم معنی‌داری در خصوص 52 مشکل مورد مطالعه وجود داشت. مقایسه نظریات موافق عشایر با نظریات مسئولان، حاکی از تفاهم معنی‌داری در خصوص 48 مشکل در امور دام و منابع طبیعی مبتلا به عشایر بود. از این روش می‌توان برای سنجش تفاهم مردم و مسؤولان در زمینه مسائل و مشکلات متنوع، از جمله کشاورزی و منابع طبیعی، به خوبی بهره جست و مشکلات مورد تفاهم را اولویت‌بندی و برای حل آنها برنامه‌ریزی کرد.


احمد ارزانی،
جلد 4، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

آگاهی از اثر فاصله ردیف کاشت و مقادیر مختلف بذر برای تولید دومنظوره علوفه و بذر، در بهره‌برداری بهینه زراعی گیاه علوفه‌ای بقوله یکساله امری ضروری است. در مطالعه حاضر، تاثیر فواصل مختلف ردیف و مقدار بذر بر عملکرد علوفه و بذر شبدر برسیم (.Trifolium alexandrinum L)، در طی دو سال زراعی در منطقه اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش در یک طرح کرت‌های خرد شده، و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با چهار تکرار، که در آن چهار فاصله ردیف به عنوان کرت‌های اصلی و پنج میزان بذر به عنوان کرت‌های فرعی بود، اجرا شد.

نتایج تجزیه واریانس ترکیبی داده‌ها در طی دو سال نشان داد که فاصله کاشت و میزان بذر، ارتفاع، وزن هزار دانه و شاخص برداشت تاثیر معنی‌داری دارند. اثر سال و هیچ یک از اثرهای متقابل دو و سه عامله بر عملکرد بذر معنی‌دار نبود، در حالی که اثرهای متقابل فاصله ردیف × میزان بذر و سال × میزان بذر بر عملکرد علوفه معنی‌دار بودند. مقایسه میانگین‌ها نشان داد که فاصله ردیف‌های 30 و 45 سانتی‌متر به ترتیب با تولید 2/3912 و 3900 کیلوگرم ماده خشک در هکتار، و تیمارهای 45 و 60 سانتی‌متر با تولید 4/1045 و 3/1093 کیلوگرم دانه در هکتار به عنوان بهترین تیمارهای اصلی این آزمایش شناخته شدند. کاشت مقدار 24 و 20 کیلوگرم بذر در هکتار با میانگین‌های تولیدی 7/1244 و 1223 کیلوگرم دانه در هکتار، به ترتیب بیشترین عملکرد بذر را داشتند. کاشت 16 کیلوگرم بذر در هکتار با تولید میانگین عملکرد ماده خشک 5/3837 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد علوفه را در سال اول، و کاشت 20 کیلوگرم بذر با تولید 3/3875 کیلوگرم بیشترین عملکرد علوفه را در سال دوم ایجاد نمود. با توجه به تولید دومنظوره علوفه و بذر شبدر برسیم، مقدار 20 کیلوگرم بذر در هکتار با فاصله کاشت 45 سانتی‌متر، در شرایط محیطی مشابه این آزمایش قابل توصیه می‌باشد.


سید کمال الدین علامه فانی، نصرالله محبوبی صوفیانی، جواد پوررضا، عباس علی استکی،
جلد 4، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

با توجه به اهمیت و نقش تغذیه در پرورش آبزیان بر ویژگی‌هایی نظیر میزان رشد و ضریب تبدیل خوراک، تاثیر غلاتی چون ذرت، و ارزن بر برخی از صفات کمی در ماهی کپور معمولی مورد آزمایش قرار گرفت. بر این اساس، 540 قطعه بچه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی 9±70 گرم انتخاب و در 27 قفس (هر قفس 20 قطعه ماهی) به طور تصادفی رها شدند، و پس از دو هفته سازگاری، به مدت هشت هفته مورد آزمایش قرار گرفتند.

 جیره‌های آزمایشی شامل جیره شاهد (حاوی ذرت) و جیره‌های حاوی جو و ارزن که درسطوح 25، 50، 70 و 100 درصد جای‌گزین ذرت در جیره شاهد شدند (جمعاً 9 جیره)، در قالب طرح بلوک‌های کاملاً تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده نشان داد که استفاده از جو و ارزن در جیره، نسبت به ذرت افزایش وزن بیشتری ایجاد کرد. بیشترین اقزایش وزن را جو با سطح جای‌گزینی 50 درصد، و کمترین افزایش وزن را ارزن با سطح 100 درصد جای‌گزینی به جای ذرت در جیره شاهد به خود اختصاص داد. لیکن تفاوت آنها با جیره شاهد (ذرت) معنی‌دار نبود (05/0 < P). بیشترین میزان رشد ویژه را جیره‌های حاوی جو باسطح جای‌گزینی 50 و 100 درصد به جای ذرت نشان دادند. از لحاظ ضریب تبدیل خوراک، جیره‌های مختلف جو و ارزن بازده بهتری نسبت به جیره شاهد نشان دادند. جیره حاوی جو با 100 درصد جای‌گزینی به جای ذرت در جیره شاهد بهترین بازده تبدیل خوراک را داشت. ولی این ختلاف معنی‌دار نبود. به طور کلی، نتایج نشان داد که عملکرد جو بهتر از ذرت و ارزن، و عملکرد ارزن بهتر از ذرت است. این نتایج نشان می‌دهد که جو و ارزن می‌توانند به عنوان منبع جای‌گزین‌شونده مناسب برای ذرت وارداتی در جیره‌های ماهی کپور توصیه شوند.


بیژن حاتمی، کریم زیبایی،
جلد 4، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

مداخله دشمنان طبیعی در فعالیت یکدیگر، به بروز رفتارهایی نظیر شکارگری بین گونه‌ای منجر شده و کارایی آنها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. شکارگری بین گونه‌ای بال‌توری Chrysoperla carnea وکفش‌دوزک (Hippodamia variegata (Goeze در غیاب و حضور طمعه (شته جالیز Aphis gossypii Glover) مورد مطالعه قرار گرفت.

لاروهای بال‌توری از تخم، لارو، شفیره و حشره کامل کفش‌دوزک، و لاروها و حشرات کامل کفش‌دوزک از تخم و لارو بال‌توری، در غیاب و حضور طعمه تغذیه نمودند. حضور طعمه به طور معنی‌داری شدت تغذیه را کاهش داد. تغذیه لاروهای بال‌توری از تخم کفش‌دوزک بیشتر از تغذیه لاروها و حشرات کامل کفش‌دوزک از تخم بال‌توری بود، و این موضوع با پایه دار بودن تخم بال‌توری ارتباط داشت. لارو سن یک بال‌توری نسبت به لارو سن یک، لارو سن دو بال‌توری به لاروهای سنین یک و دو، و لارو سن سه بال‌توری نسبت به کلیه مراحل لاروی و حشره کامل کفش‌دوزک از لحاظ تغذیه غالب بود. لارو سن سه کفش‌دوزک نسبت به لارو سن یک، و لارو سن چهار کفش‌دوزک به لاروهای سنین یک و دو بال‌توری غالب بود. لاروهای سنین دو و سه بال توری از شفیره کفش‌دوزک تغذیه نمودند، ولی تغذیه لارو یا حشره کامل کفش‌دوزک از شفیره بال‌توری مشاهده نگردید. این موضوع به دلیل قرار داشتن شفیره بال‌توری در داخل پیله بود.


شهرام دخانی، لادن ربیعی مطمئن،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی سیب‌زمینی (.Solanum tuberosum L) به منظور نگهداری و فناوری آن بسیار با اهمیت می‌باشد، که از مهم‌ترین آنها می‌توان به مقدار قندهای شیرین و اسیدهای آلی سیب‌زمینی، در ابتدا و طی مدت انبارداری اشاره نمود. البته باید توجه داشت که در این میان، میزان قندهای احیاکننده (گلوکز و فروکتوز) سیب‌زمینی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در این مطالعه سه رقم سیب‌زمینی مورن، مارفونا و آگریا تهیه، و به صورت خشک تمیز شد. میزان ماده خشک و چگالی آنها تعیین گردید. سپس غده‌ها در دمای چهار درجه سانتی‌گراد با رطوبت نسبی 85 درصد، به مدت 15 هفته انبار، و سپس به مدت چهار هفته در درجه حرارت اتاق ( 1±25 C°) نگهداری شد. طی زمان نگهداری، میزان قندهای ساکارز، گلوگز و فروکتوز نمونه‌های سیب‌زمینی به صورت هفتگی، هم‌چنین میزان اسیدهای آلی ستیریک، دی‌مالیک و دی‌پیروگلوتامیک به صورت ماهیانه، با استفاده از کروماتوگرافی با کارایی زیاد تعیین گردید. نتایج به دست آمده از طرح کاملاً تصادفی با نمونه‌برداری، و مقایسه میانگین‌ها با تست دانکن آنالیز شد.

میزان کل قندهای احیاکننده و اسیدهای آلی غده‌های سیب‌زمینی، طی 15 هفته انبارداری در چهار درجه سانتی‌گراد افزایش معنی‌دار، و بعد از نگهداری در درجه حرارت اتاق کاهش معنی‌داری نشان داد. میزان قندهای احیاکننده رقم آگریا در ابتدای انبارداری، بعد از دوران انبارداری، و پس از نگهداری در درجه حرارت اتاق کمتر از ارقام مورن و مارفونا بود. با توجه به این که رقم آگریا دارای بیشترین میزان ماده خشک و کمترین مقدار ماده قندی احیاکننده می‌باشد، این رقم می‌تواند در صنعت چیپس یا پودر سیب‌زمینی مورد توجه قرار گیرد.


کورش محمدی،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

در این مقاله یک مدل عددی برای حل جریان یک بعدی آب در محیط غیراشباع معرفی گردیده است. جریان آب در لایه‌های غیراشباع خاک تابع یک معادله غیرخطی است، که حل تحلیلی آن بجز در موارد معدود و ساده امکانپذیر نیست. در این تحقیق معادلات دیفرانسیلی حرکت آب در خاک، با استفاده از یک روش تفاضل محدود جدید موسوم به روش عملگرهای مرجع حل گردید. روش عملگرهای مرجع برای جای‌گزین کردن معادلات دیفرانسیل جزیی با یک رشته معادلات تقریبی انتخاب گردیده که قابل حل کردن با روش‌های عددی هستند. بسیاری از روش‌های استاندارد تفاضل‌های محدود، حالت خاصی از این روش‌اند. ولی بر خلاف آنها، با استفاده از این روش می‌توان محیط‌های با مرز نامنظم را هم مدل نمود. یک مدل یک بعدی برای پیش‌بینی مکش آب خاک (بار فشار منفی) و مقدار رطوبت در خاک غیرهمگن، که دارای لایه‌بندی متفاوت است، با استفاده از روش عملگرهای مرجع ساخته شده، و با تعدادی حل تحلیلی و نتایج آزمایشگاهی مقایسه گردید. نتایج نشان‌دهنده دقت خوب و قابل قبول مدل در شبیه‌سازی حرکت آب در خاک می‌یاشد
علی ابطحی،
جلد 5، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

اثر کل شوری خاک بر رشد گیاهان ناشی از دو عامل فشار اسمزی محلول خاک و نوع یون تشکیل‌دهنده نمک است. این پژوهش به منظور کسب اطلاعاتی در مورد واکنش پسته (.Pistacia vera L) به شوری و ترکیب یونی نمک انجام گردید. بر این پایه، تلفیقی از نمک‌های کلرور و سولفات سدیم به نسبت‌های مختلف، در دو رقم پسته فندقی و بادامی به کار رفت. عملکرد گیاهان (وزن خشک برگ و ساقه تولید شده در هر گلدان) از طریق آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل و معنی‌دار بودن و اثر عوامل مختلف با آزمون F و دانکن بررسی شد.

 تفاوت بین عملکردهای ساقه و برگ ارقام پسته فندقی و بادامی از نظر آماری در سطح یک درصد معنی‌دار بود، و رقم فندقی مقدار ساقه و برگ و در نتیجه عملکرد کل کمتری تولید کرد. افزایش سطح شوری موجب کاهش رشد گیاه پسته گردید، و میزان عملکرد در نتیجه ازدیاد شوری خاک سیر نزولی طی نمود. هنگامی که عملکرد برگ و ساقه به طور جداگانه اندازه‌گیری شود، نشان می‌دهد که برگ دارای حساسیت بیشتری نسبت به شوری می‌باشد. ازدیاد نسبت سولفات در سطوح مختلف شوری باعث تخفیف اثر زیان‌بار شوری گردید، به طوری که با شوری صددرصد سولفات سدیم، عملکرد ماده خشک ساقه بیش از 5/1 برابر و عملکرد ماده خشک برگ بیش از 7/1 درصد برابر هنگامی شد که شوری به کار رفته صددرصد از کلرید سدیم تشکیل شده بود. در این مورد نیز برگ حساس‌تر از ساقه بوده، و به کاهش درصد کلرید در نمک مصرفی پاسخ مثبت بیشتری داده است.



صفحه 1 از 16    
اولین
قبلی
1
...
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علوم آب و خاک دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | JWSS - Isfahan University of Technology

Designed & Developed by : Yektaweb